اگر ما قدرتی را سرسپرده اش شویم انگار او را به خدایی گرفته ایم و خدا هم ما را به همان قدرت واگذار می کند و معمولا اتفاقاتی می افتد که آن قدرت به ما پشت می کند تا ما دوباره به سمت خدا بازگردیم!
فقط قدرت هم نیست، ثروت و پول و سرمایه هم می تواند چنین باشد، وقتی همه ش چشممان به مال دنیاست خدا هم آن را از ما دور می کند تا بفهمیم ثروتمندترین شخص عالم خداست!
معمولا هم در این شرایط تا اوج ناامیدی می رویم و بعد خدا دست ما را می گیرد!
به آغوش خدا بازگردیم که مامن اصلی بشر است، بندگی خدا سرافرازانه است اما بندگی غیر خدا مایه ی سرافکندگی می شود!
و این را هم بدانیم وقتی بنده ی خدا باشیم امتحان می شویم تا خلوصمان محک خورده شود بنابراین به بلا دچار می شویم و این بلا شاید سال ها طول بکشد البته خدا اهداف دیگر هم از بلا دارد مثل اینکه پخته شویم، بزرگ شویم، انسان شویم، درکمان بالا رود و ...
به قول مولانا:
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او
طاقت بلا نیست، همین بنده معمولی باشیم.
خوب دیگه معلوم شده چند مرده حلاجی!
بعدم تو الان در بلا هستی هیچ راهی نداری
بعضی از پست هات «شاه پست» هستن، اینم یکیشون بود

چقدر قشنگ بود ماشاالله 
مخصوصا پاراگراف اولت، چه شروع پرقدرتی داشت 
مرسی عزیزم


نظر لطفته
این را هم باید بگویم گاه یک انسان آنچنان به یک نفر علاقمند است و به آن وابسته است که از خدا غافل میشود آنگاه خدا آن شخص را از او می گیرد تا در تنهایی به سوی خدایش رود نه کس دیگر!
مرسی از خودم