من چند باری عاشق شدم و همیشه خودم پشیمان شدم، شاید زمانی ناراحت بودم اما الان خوشحالم، تجربه کسب کردم و آدم ها را شناختم، حال می خواهم پرونده ی گذشته را ببندم برای این می خواهم از تمام عشق هایم بخواهم مرا ببخشند اگر من اون طوری که آن ها می خواستند نبودم و با من به نتیجه نرسیدند، لطفا مرا فراموش کنید من کلا از نوجوانی دو خاله ی مجرد داشتم که آن موقع تحسینشان می کردم که تمام دنیا را گشته بودند و درس خوانده بودند و کار می کردند و آزاد و راحت بودند، بله در ذهن من ازدواج اسارت است و هیچ وقت تن به این اسارت نمی دهم عشق هایی هم که برایم پیش آمد به گمان من از آن طرف بود، فکر کردم طرف واقعا دوستم دارد و بعد فهمیدم نه این طوری ها هم نیست البته این هم گمان بود و من آدم اهل ریسکی نیستم بنابراین گذاشتم و رفتم، حالا هم مرا از فکر و ذهن خود پاک کنید وگرنه مجبورم فحشتان بدهم که از من بدتان بیاید و خودتان فراموشم کنید، پس حلال کنید و خداحافظ من هم حلالتان کردم!
حتی عاشق شدن من
شبیه بقیه نبود