باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

می خواهم شعر بگویم!

می خواهم شعر بگویم!
برای این عصر جمعه ی دلگرفته!
راستی هیچ وقت عصر جمعه دلم نمی گرفت!
اما امروز فرق دارد!
شاید دل یک ملت گرفته است!
دوای دل گرفته چیست؟!
یک باغ سبز پر از گل قرمز و زرد دل گرفته را باز می کند!
پس برویم به باغ!
به باغ آرزوها!
مثل بچگی ها!
بچگی را حس کنیم!
در آسمانش پرواز کنیم!
در باغ سبز آرزوها بدویم!
گل های زیبای قرمز و زرد را ببوییم!
نگاه کنید یک گل سفید هم آنجاست برویم!
آخ چه کیفی می دهد تابستان!

روز شیراز

امروز 15 اردیبهشت، روز شیراز است، من چند باری شیراز رفته ام شهر خوش آب و هوا و با صفاییست البته حتما الان خیلی تغییر کرده است!؟

پر از جاذبه های دیدنی و باغ های باصفاست می گویند اصفهان نصف جهان اما شیراز هم از اصفهان کم نمی آورد! 

یک دلیل اینکه شیراز را دوست دارم به خاطر این است که شهر حافظ و سعدیست و مردم خوش ذوقی دارد قبلا که این طور بود!

یکی از صحنه های جالب در شیراز دیدن گربه های پرشین در خیابان است جالب است که گربه های شهرهای مختلف ایران با هم فرق دارند البته شاید حیوانات دیگر هم همین طور باشند اما گربه ها بیشتر توی چشم هستند!

این هفته هر روز، یک مناسبت بود اردیبهشت ماه زیبایی است ماه فالوده شیرازی و آبلیموه و بهارنارنج! به به!


پی نوشت: یادی هم کنیم از نرگس شیراز و سرو شیراز که پای ثابت اشعار فارسی هستند و رنگ و عطر فوق العاده ای دارند!