باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

چند حدیث در مورد عدالت

از این احادیث می توان نتیجه گرفت سرانجام ظلم و بی عدالتی رفتن روزی و برکت از زندگی مردم است!

پیامبر صلی الله علیه و آله:اِتَّقوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ وَإنْ کانَ کافِرا فَإِنَّها لَیْسَ دونَها حِجابٌ؛

از نفرین مظلوم بترسید اگر چه کافر باشد، زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعى نیست.[نهج الفصاحه، ح ۴۸]



امام صادق علیه السلام:اَلنّاسُ یَسْتَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَینَهُمْ وَتُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَتُخْرِجُالاَْرْضُ بَرَکَتَها بِاِذْنِ اللّه ِ تَعالى؛

هنگامى که در میان مردم عدالت برقرار شود، بى نیاز مى شوند و به اذن خداوندمتعال آسمان روزىِ خود را فرو مى فرستد و زمین برکاتش را بیرون مى ریزد.

[کافى، ج ۳، ص ۵۶۸، ح ۶]


پیامبر صلی الله علیه و آله:عَدْلُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعینَ سَنَةً قِیامِ لَیْلِها وَصِیامِ نَهارِها؛

ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شب هایش به نماز و روزهایش بهروزه بگذرد.[مشکاه الأنوار، ص ۵۴۴]


پیامبر صلی الله علیه و آله:اَعدَلُ النّاسِ مَن رَضِىَ لِلنّاسِ مایَرْضى لِنَفسِهِ وَکَرِهَ لَهُمْ ما یَکْرَهُلِنَفْسِهِ؛

عادل ترین مردم کسى است که براى مردم همان را بپسندد که براى خود مى پسنددو براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد.[نهج الفصاحه، ح ۳۴۰]


پیامبر صلی الله علیه و آله:اِذا حَکَموا بِغَیْرِ عَدْلٍ اِرْتَفَعَتِ الْبَرَکاتُ؛

هنگامى که به غیر عدالت حکم کنند، برکت ها از بین مى روند.[معدن الجواهر، ص ۷۳]


امام على علیه السلام:قُلوبُ الرَّعِیَّةِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛

دل هاى مردم صندوقچه هاى حاکم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنهابگذارد، همان را خواهد دید.[غررالحکم، ج۴، ص ۵۲۱، ح ۶۸۲۵]

بخشیدن و مهربانی

از نام های خداوند بخشاینده و مهربان است که بارها در کتاب های مقدس تکرار شده است خداوند می بخشد چون دارا و غنی است و دارایی های زمین و آسمان را او بین خلایق تقسیم می کند.

چه خوب است ما به عنوان خداپرست این صفت خداوندی را در خود توسعه دهیم اینکه گفته شده است زکات دهید یا انفاق کنید و من به خاطر واجب بودن آن از سر اکراه این کار را کنم یا برعکس به خاطر ستایش خلق و خودنمایی این کار را بکنم ارزش چندانی برای ما در مسیر معنویت ندارد بلکه دورترمان نیز می کند.

اگر ما بتوانیم لذت مهربانی کردن و خوشحال کردن دیگران را درک کنیم دیگر هرگز ترکش نخواهیم کرد زیرا وجود خودمان علاقمند به بخشیدن و مهربانی و خوشحال کردن دیگران شده است.

ما نعمت های زیادی داریم یک راه شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر داشتن نعمت بخشیدن از آن نعمت است. نعمت می تواند مال باشد که با بخشش برکت دار می شود، می تواند علم باشد آموزش دادن آن است که هر چه می بخشی کمتر که نمی شود بیشتر می شود، می تواند قوای جسمانی باشد در کمک به دیگران که آن هم تمام نمی شود، می تواند هنر باشد که با آموزش به دیگران یا ایجاد لذت در دیگران انجام می شود، می تواند خود بخشیدن و مهربانی کردن باشد که باعث نشر آن در بین افراد جامعه می شود و خیلی چیزهای دیگر که الان به ذهن من نمی رسد.

بعضی از اوقات ما می گوییم من که الان دارایی کمی دارم ارزش بخشیدن ندارد چه کاری می توانم با آن بکنم اما همین ریزه ریزه بخشیدن ها خود ما را برای بخشیدن و مهربانی بزرگتر آماده می کند چون اگر این قابلیت را در خود بسط ندهیم و عادتمان نشود بعدا که سنمان بالا برود شاید خسیس بشویم یا یا این قدر مشغله داشته باشیم که فکر کنیم دیگر جایی برای این کارها نیست چون طعم زیبای بخشایش و مهربانی را نچشیده ایم.