باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خوابم نمیبره .....

خوابم نمیبره ولی حالم خوبه!

کمی نگرانم، بیخودی، وسواس خناس افتاده بهم!؟

اون روز که گفتم با یکی دوست اجتماعی بودم، بعد گفتم تکیه گاه نبود، الکی گفتم، نمی دونم چرا این طوری میگم شاید از سر غرور!

ولی سعی کردم عاشقش بشم اما نشد، تو نگاهاش روحشو نمی دیدم، اون اتفاقی که باید میفتاد نیفتاد!؟

خواستم این اعتراف رو بکنم، از این به بعد بیشتر باید حواسم به زبونم باشه، حرفای الکی پلکی نزنم!؟

امروز قهوه خوردم، برای همین خوابم میاد و خوابم نمیبره!؟

دلم می خواد آواز بخونم!! خخخخخ


بعدنوشت: خوابیدم و بیدار شدم اما هنوز نگرانم!؟ فکر کنم داره حمله ی عصبی بهم دست میده!