باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

کتاب های کهن

شیخ بهایی در کشکول میگه دنیا تا قبل از ظهور حضرت ابراهیم دختر بچه بوده بعد از آن تا ظهور حضرت محمد در میانسالی بوده و بعد از عصر اسلام پیرزن است!؟

راستی که قدیمیا خیلی آدم های بامزه ای بودند حقیقت رو در داستان های استعاره ای بیان می کردند برای اونی که اهل علم نبود داستان میشد و برای کسی که مطلع بود یک مفهوم رمز و رازی البته من هنوز کشف نکردم این استعاره در مورد دنیا یعنی چه؟! ولی آدم های قدیمی خیلی معصوم بودند مثل ما نبودند، ما چرا این طوری هستیم؟! ذهن های باد کرده از اطلاعات و عقلی اندازه نخود!؟

صحیفه ی سجادیه هم خیلی قشنگه، در مناجات هاش یه خدایی رو معرفی می کنه که با خدایی که من می شناختم فرق می کنه و البته مناجات های خواجه عبدالله انصاری رو هم دارم می خونم اونجا هم یه خدای دیگه ست البته بیشترش رو سر در نمیارم یعنی به قدر بضاعت خودم برداشت می کنم!


پی نوشت: خوبه من وبلاگ می نویسم وگرنه دیکته ی کلمات یادم میرفت این جوری گوشی بهم پیشنهاد میده و یادم میاد!