باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

اندازه گرفتن خوبی ها و مهربانی ها

امروز فهمیدم وقتی خوبی ها و مهربانی ها و کمالات خودت را اندازه می گیری و با دیگران مقایسه می کنی دچار خودخواهی و خودپسندی و خودبرتربینی می شوی!

لازم است مثل خداوند بینهایت خوبی و مهربانی و خیر باشی، ما تمام تلاشمان این است تا جایی که می توانیم صفات و ویژگی های الهی را در خود بسط دهیم و شبیه خالقمان شویم، این کمال انسانیست!

نمی دانم چه بگویم!

نمی دانم چه بگویم!؟

متاسفانه من خیلی نادان بودم و تازه پی بردم!؟

تصمیمات خیلی اشتباهی گرفتم و کارهای خیلی اشتباه تری کردم!؟

تمام عمرم اشتباه کردم!؟

اشتباهات جورواجور!؟

تازه فهمیدم چقدر بی سواد هستم و حق اظهار نظر در خیلی موضوعات را ندارم!؟

هر چند هنوز اظهار نظر می کنم؟؟؟!!!!

این وبلاگ باعث شد هر چی درون سرم چرخ می زد آزاد بشود!؟

از اینکه من را خواندید سپاسگزارم!؟

می دانم عذرخواهی ام دردی را دوا نمی کند اما متاسفم که گاهی بی ادب می شوم، گاهی عصبانی و پرخاشگر می شوم، گاهی سنگدل می شوم، گاهی پرت و پلا می گویم!؟؟!

خیلی سعی کردم خودم تغییر دهم اما باز برگشتم سر خانه ی اول!؟

اصلا دیگر نمی دانم آیا واقعا آدم خوبی هستم یا نه بدم و خودم خبر ندارم!؟؟!

همیشه سعی کردم آدم خوبی باشم اما در عمل نبودم!؟

می دانم الان می آیید و می گویید تو از خیلی ها جلوتری اما آن خیلی ها که شما می گویید کلاهشان پس معرکه است!؟

من یاد گرفتم خودم را با بالاترین خودم مقایسه کنم تا پیشرفت کنم اگر خودت را با پایین تر از خودت مقایسه کنی پسرفت می کنی!؟

البته مقایسه ی وسواسی خودش عامل افسردگی و سرخوردگیست دیگر حواسم هست مقایسه ی واقع بینانه بکنم!؟

می دانید چیزی که آزارم می دهد این است که بدبینم و نمی توانم به دیگران اعتماد کنم!؟

حالا می دانم بیشتر آدم ها نقاب می زنند و این کار را سخت و ترسناک می کند، آدم نمی داند پشت آن ظاهر چه شخصیست و نیتش از رفتارش چیست، همین بی اعتمادم می کند!؟

این طوری زندگی خیلی زجرآور است ولی مجبوریم این زجر را تحمل کنیم!؟

می دانم الان اکثر جامعه همین طورند و این خیلی وحشتناک است!؟

مهاجرت هم بکنیم با این ذهن ها و روان های داغون فرق چندانی به حالمان نمی کند، من می دانم امتحان کردم، از ایران نرفتم اما شهرم را عوض کردم، فرقی نمی کند، بدتر هم شدم!؟

ولی فکر می کنم هر چه سکوت کنم بهتر است فقط یک سری نوشته تربیتی می گذارم، شاید گاهی درد و دل هم کردم البته شاید باز شیطان شوم و شیطنت بکنم، خدا داند!؟