باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

انواع عشق

عشق حسی است که در وجود همه ی انسان ها وجود دارد. اما در هر شخص به شکل خاص و در درجاتی مختلفی. بسیاری از عشق ها در نهایت به نافرجامی می انجامد و برای فرد ضربه های روحی به دنبال خواهد داشت. بررسی انواع عشق
#انواع_عشق :
- عشق حیرانی : اصطلاح حیرانی (Agape) توسط مسیحیان اولیه (و به خصوص یونانیان، ریشه این کلمه یونانی است) برای اشاره به پذیرش بی قید و شرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده‌است. این نوع از عشق بر اساس تصمیم و نه احساسات شکل می‌گیرد.
- عشق با وقار : نوعی رفتار مودبانه وموقرانه که در اواخر قرون وسطی در مورد خانم‌ها و عاشقان آنها به کار می‌رفت.
- عشق دروغین : نوعی عشق نادرست با هدف کسب مادیات(می توان مفهوم عشق را برای این نوع، قائل نشد.)
- عشق جنسی (eros) : میل جنسی نسبت به یک فرد
- عشق به خانواده : عشق به افراد خانواده و مهربانی به آنها
- عشق آزاد : رابطه جنسی بر اساس انتخاب فرد که محدود به ازدواج نمی‌شود
- شیفتگی : در عهد جدید به معنای عشق احساسی مشروط به کار می‌رود یعنی «دوستت دارم چون…»
- عشق افلاطونی : یک رابطه نزدیک که درآن رابطه جنسی وجود ندارد یا سرکوب یا محدود شده‌است.
- عشق ظاهری : رابطه عاشقانه‌ای که در آن پختگی لازم وجود ندارد و «راستین» نیست. این کلمه دارای بار معنایی منفی است و تاکید دارد که عشق در دوران جوانی معمولاً کمتر راستین و واقعی است.
- عشق به مذهب : تعهد و دوست داشتن خدا یا مذهب
- عشق رومانتیک : علاقه‌ای که ترکیبی از صمیمیت و میل جنسی است
- عشق راستین : عشق بدون قید و شرط یا انگیزه خاص. دوست داشتن فرد فقط به خاطر خود و نه رفتارها یا عقایدش. همچنین به عشق بی قید و شرط اشاره دارد.
- عشق یک طرفه : مهرعاطفه‌ای که یک طرفه‌است
- شهوت : عاطفه بر اساس شهوت و تمایل به ارضای نفس.
- عشق لحظه‌ای : عشقی که در لحظه‌ای که فرد برای اولین بار با فردی تماس می‌گیرد به وجود می‌آید. از این عشق به مراتب در داستانها و ادبیات یاد شده‌است وبه " love at first sight ” معروف است.
- عشق مستلزم فداکاری : فداکاری و گذشتن از جان یا چیز با ارزش دیگری برمبنای عشق.

با تمام وجود زندگی کردن!

این چند روز چند تا چیزی فهمیدم یکی اینکه با تمام وجود زندگی نکردم، یه موقع هایی بوده ولی کوتاه بوده، بیشتر عمرم رو فقط زندگی کردم الانم که کجدار و مریض دارم میرم جلو!

امروز یه دوست جدید پیدا کردم هم اسم خودمه و چند سال ازم بزرگتره، امروز بهم گفت باید برای زندگی به هر نوع و شکل آماده باشیم خیلی حرف گنده ای هست ها اگر به عمقش دقت کنیم!؟ بهش گفتم خودت این قدر قوی هستی گفت نه اما باید بشیم و منم می خوام به جای بهانه آوردن قوی بشم!

یه چیزی هم تو بوستان سعدی خوندم میگه تا چشم داری اشکی بریز و تا دهان داری ذکر بگو و دعا کن و از غفلت هات بخشش بخواه؟! اینم حرف بزرگیه اگر مثلا یه توانایی رو قبلا داشتید الان ندارید اینو خیلی درک می کنید واقعا این چشم من تا کی تواناست؟ این دهان من تا کی می تونه تکلم کنه؟ واقعا سلامتی انسان به مویی بنده و میگه تا قبل چهل به هوا و هوس گذشت دیگه بعد از چهل سالگی این کار رو نکن هوا و هوس رو بذار کنار؟! منم نزدیک چهل سالگی هستم و دارم می بینم بدنم ضعیف تر شده و کم طاقت تر شدم و موهام داره سفید میشه و پوستم اون طراوت سابق رو نداره و خیلی چیزای دیگه؟!

واقعا کائنات بهم گمگ کرد تا این مدت که می خواستم بفهمم با بقیه ی زندگیم می خوام چی کار کنم، به درک این ها برسم واقعا باید سپاسگزار و شکرگزار بود، این قدر هماهنگی در دنیا بی نظیره! شگفت آوره!

باید از خیلی چیزها پاک بشم اولینش همین هوا و هوس هست منم که در نعمتم و همه چیز برام فراهمه خیلی سخت میشه جلوی خودم رو بگیرم اما باید همت کنم، نمیشه که نشه؟!