باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

این روزها

این روزها خبرهای خوبی نمی رسد!

جو جامعه متشنج است

آینده مشخص نیست

هر عضو جامعه احساسی دارد

آخر دیگر چه می خواهد شود؟!

انقلاب زنانه؟!

من آرمان هایی دارم

آرمان هایم انقلابیست

اما نه از نوع سیاسی اش

یک روزی می دانم بهشان می رسم

آرمانی دارم برای زندگی بهتر

برای عدالت

برای آزادی

برای صلح و صفا

برای روزی که کودکان شاد باشند

برای روزی که آسمان آبی باشد

زمین سبز

آب ها صاف

خورشید تابان

روزهایی که نه گرم باشند نه سرد

روزهایی که همه با هم مهربان باشند

برابری باشد

دلخوش باشد

آرامش و آسایش

خنده و شادی

غم ها بروند

اما می دانید؟

این ها رویا هستند

دنیا هیچ گاه این گونه نمی شود

ماهیت انسان در دنیا این است که در رنج باشد

چه واقعیت تلخی

گاهی فکر می کنم چگونه می توان در رنج و بلا، شاد بود؟!

اگر می شد خیلی خوب می شد

اما ما برعکسیم

در نعمتیم اما در رنجیم؟!

آخر چرا؟!

کجای کارمان اشکال دارد؟!


نمی دانم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد