چرت و پرت
نمی دونم چرا بعضی نوشته ها و حرف های بقیه به نظرم چرت و پرت میاد، مثلا همین کتاب آگاهی یه جاهاییش واقعا جفنگ میگه البته به نظر من!
این سال ها خیلی با کتاب هایی برخورد کردم که به نظرم چرت و پرت تو نوشته هاشون بوده از طرفی یه سری نوشته هاشون به قدری درست و عاقلانه بوده که آدم رو به حیرت می انداخته مثلا کتاب های اشو یا کریشنامورتی یا محمد جعفر مصفا و ...
تجربه به من میگه هر چی به نظرم چرت و پرت میاد برم توش، چون که اون جا چیزی هست که اندیشه ی من رو بسط میده، دنیای جدیدی رو به من باز می کنه که الان درکی ازش ندارم برای همین به نظرم چرت و پرت میاد اما خوب سخته وارد شدن و فهمیدن زیر و بم یه سری موضوعات!
دیگه گفتم فکرامو باهاتون به اشتراک بگذارم شاید شما نظری داشته باشید که به کارم بیاد!
به نظرم هرچی که به نظرت چرت و پرت میاد رو رها کن.
اگر زمان تعمق رسید، خودت به مطلب علاقمند میشی.
نه اتفاقا برعکسه باید بری توش
من میگم هم صحبت های آقا رامین هم اینکه قرار نیست همه افکار ی نویسنده مقبول ما باشه... یعنی هیچکس ۱۰۰ نیس
خوب چرا مقبول نیست؟
منم با رامین موافقم
بعضی وقت ها ما یه مطالبی رو میخونیم و در موردش تجربه نداریم و درکش نمی کنیم ولی جاهایی که قبلا درک و تجربه کردیم، میگیم چقدر طرف درست گفته، منم میخواستم همینو بگم ولی نمیتونستم. البته اینم طبیعیه که با بعضی صحبت ها موافق نباشیم و به نظرمون درست نیاد 
درسته دلبر جان
راستش صحبت ها و بحث های عمیقی داری، چیزی به فکرم نمی رسه،به جاش ماچ برات میفرستم
عه خوب یه چیزی بگو دیگه
مرسی منم می بوسمت
فکر کنم ذهن ما در هنگام دریافت اطلاعات سوگیری میکنه مثل زمانی که ما قصد داریم یک خودرو ی دویست و شیش بخریم و با کمال تعجب به هر جا که نگاه میکنیم پر از دویست و شیش می بینیم. برای همین بعضی از قسمت های یه کتاب چرت و پرت میاد و بقیه که ما دغدغه اش را داریم خیلی حق و عالمانه به نظرمیاد
اوه جدی؟ فکر کنم درست می گید
