خانه ام خاکستریست،
آسمانم آبیست،
دشت دلم خون است،
زیر پایم زمین سنگیست،
درخت وجودم سرسبز است،
گلم می نالد
و چشمانم می بارد
ببار ای باران ببار
بر دشت خونبارم ببار
سنگ ها را بشور و ببر
مرا به دریا برسان
مرا به زیر ابرها برسان
من خشکیدم
من در برهوت تنهاییم خشکیدم!
با فضای یاسی که وصف کردی، درخت وجود باید زرد باشه که دخترم
نه سبزه
یاس نیست افسردگیست
چون هر کار می کنم راه به زمین وجودم پیدا کنم نمیشه
میگم بلا، هر دفعه یه هنر رو میکنیا![](//www.blogsky.com/images/smileys/108.png)
نگفته بودی شاعرم هستی ماشاالله ![](//www.blogsky.com/images/smileys/119.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
نیمچه شاعری هستم![](//www.blogsky.com/images/smileys/107.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/112.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/103.png)