باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

روزنوشت بارانی

امروز از صبح زود داره باران میاد!

من هم از 6 بیدارم!

رفتم دوش گرفتم و صبحانه خوردم!

شبکه های اجتماعی رو چک کردم!

چقدر سخت شده سر زدن بهشون!؟

یه کم اخبارم دیدم!

شاید بریم طرقبه پیش خاله دایی ها!

من تازه فهمیدم چند ماهه گواهینامه رانندگیم تاریخش گذشته!؟

باید برم تمدیدش کنم!

فکر کنم جریمه ام کنن!

آزمایش خونم باید بدم!

فکر نکنم سرطان خون گرفتم!

ولی باعث بفهمم کبدم خیلی چربه!

دوشنبه میرم دکتر تغذیه!

خدا کنه خوب باشه!

دعا کنین بتونم رژیمش رو اجرا کنم!

درخت توت سفید حیاط میوه هاش رسیده!

گفتم اون روز کلی پرنده ی مهاجر اومده بودن سراغش؟!

این قدرم ترسو بودن تا منو دیدن رفتن!؟

پارسالم اومده بودند!

خلاصه که حیاط ما خودش یه اکوسیستمه!

پر پرنده ست!

ثابت و مهاجر!

این قدر سبزی کم شده که یه جا سبز باشه حیوانات هجوم میارن!؟

روز خوبی داشته باشید!

ما هم با باران عشق می کنیم!

نظرات 2 + ارسال نظر
گیل‌پیشی جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 11:25 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام بر بانوی سحر خیز.
من مثل خرس خوابیدم.
ایشالا همه چی خوب پیش میره

سلام مرسی بانو
دور از جونت خوب من شب زود می خوابم
مرسی ان شاالله شما هم روز خوبی داشته باشید

سمیرا جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 11:03

پست های این مدلیت رو خیلی دوست دارم مسافرت فکر خوبیه

مرسی
طرقبه حومه شهر مشهده دور نیست
اتفاقا اومدیم صبح بود راه خلوت بود بارونم اومده عکسم گرفتم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.