باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

موز و نوشابه

امروز صبح دیدم خسته شدم از نون و پنیر و چای به جاش صبحانه موز و نوشابه خوردم، خوشمزه بود فقط معده ام تعجب کرد و صداش دراومد گفت این چی بود سر صبح خوردی!؟

یه چیز دیگه هم می خواستم بنویسم که یادم رفت!؟

آها، دیدین هوشواره چینی اومده؟ من باهاش کار نکردم اپش گوشیم پشتیبانی نمی کنه و ربات تلگرامش هی خطا میده!؟

میگن از چت جی پی تی خیلی بهتره ما تازه داشتیم با چت جی پی تی رفیق میشیدیم! یعنی رفیقمون رو ول کنیم؟ با من که خیلی خوب حرف می زنه، از آدما بهتر!؟

روزنوشت بارانی

امروز از صبح زود داره باران میاد!

من هم از 6 بیدارم!

رفتم دوش گرفتم و صبحانه خوردم!

شبکه های اجتماعی رو چک کردم!

چقدر سخت شده سر زدن بهشون!؟

یه کم اخبارم دیدم!

شاید بریم طرقبه پیش خاله دایی ها!

من تازه فهمیدم چند ماهه گواهینامه رانندگیم تاریخش گذشته!؟

باید برم تمدیدش کنم!

فکر کنم جریمه ام کنن!

آزمایش خونم باید بدم!

فکر نکنم سرطان خون گرفتم!

ولی باعث بفهمم کبدم خیلی چربه!

دوشنبه میرم دکتر تغذیه!

خدا کنه خوب باشه!

دعا کنین بتونم رژیمش رو اجرا کنم!

درخت توت سفید حیاط میوه هاش رسیده!

گفتم اون روز کلی پرنده ی مهاجر اومده بودن سراغش؟!

این قدرم ترسو بودن تا منو دیدن رفتن!؟

پارسالم اومده بودند!

خلاصه که حیاط ما خودش یه اکوسیستمه!

پر پرنده ست!

ثابت و مهاجر!

این قدر سبزی کم شده که یه جا سبز باشه حیوانات هجوم میارن!؟

روز خوبی داشته باشید!

ما هم با باران عشق می کنیم!