باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

توبه از نوشته ی عصر

من از اون جایی که از خدا می ترسم در مورد نوشته ای که عصر در مورد الگوها نوشتم توبه می کنم اگر حرفی زدم که در خور این افراد نبود از خدا می خواهم من را ببخشد، این که حق و باطل این قدر در هم تنیده شده قطعا حکمتی دارد، این که این شخصیت ها در هاله ای از ابهام قرار دارند نیز حکمتی دارد!

چند روز پیش یک نفر از من پرسید پیرو چه کسی هستی گفتم حضرت علی بعد هم برداشت خودم را از شخصیت ایشان گفتم اما بعد با خودم فکر کردم آن قدرها هم نمی شناسمشان!

شاید این پروژه ای شود که رویش وقت بگذارم چون که من به این شخصیت های روحانی علاقمند هستم اما می دانم هر کتابی جذبم نمی کند کتابی که زیادی خشک و منطقی باشد خسته ام می کند و کتابی که صرفا ستایش و ارادت باشد برایم غیر قابل قبول است و از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان به نظرم مسخره و خنده دار است!

شاید هم خودم کتاب نوشتم یک کتاب با رویکرد مدرن، بدون مقدس سازی، بر مبنای واقعیت البته که کسی نمی تواند ادعا کند یک شخصیت تاریخی را به طور واقعی شناخته و شناسانده است!