باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

ما مصرف گراتر شدیم

وقتی دور و برم و نگاه می کنم می بینم ما مصرف گراتر شدیم هر مغازه ای میری پر است از جنس های خارجی! ما که بچه بودیم اصلا این طور نبود چه خوراکی و بهداشتی و پوشاکی و .... انتخاب خیلی محدودی داشتی ولی الان با وضعیت تحریم مغازه ها پر جنسه حالا چقدرش اصله چقدرش تقلبی هست نمی دونم!؟

البته ما بالا شهر زندگی می کنیم و کسایی هم که باهاشون دوستم از قشرهای طبقه ی بالاترن شاید وضعیت در شهرهای دیگه فرق کنه!؟

اما باز هم به اطرافم که نگاه می کنم می بینم نسل های جوون تر از ما مصرف گراتر هستند و تازه بیشتر دنبال برند هستند حالا استفاده هم نمی کنن ولی می رن می خرن!؟

خوب مگه سیستم مملکت ما لیبرال بوده که ما این طور شدیم و بازار این طوره؟! اتفاقا برعکس بوده اما چطور اجازه دادن یک سری تجار با رویکرد سرمایه داری در مملکت رشد کنن و کار کنن؟! چرا توی یه بخشی سیستم لیبراله توی یه بخشی دولت جلوشو گرفته؟! چرا مثلا دارو نداریم اما انواع و اقسام شکلات خارجی وارد میشه؟! کدومش واجب تره؟!

اینم بگم خیلی نامحسوس و ناخودآگاه مصرف گرا شدیم در طول زمان، جوری که خودمونم نفهمیدیم، شدیم بازار مصرف جنس چینی و ترک و روسی و ... حالا شاید بگن شرکت های ایرانی به اونا هم جنس صادر می کنن ولی مثلا چی شربت تخم شربتی؟!


بعدنوشت: اگر گفتم مصرف گرایی پسندیده نیست به خاطر اینه که با اخلاق منافات داره وگرنه من پیرو هیچ ایدئولوژی نیستم.

در آوردن روسری

کاملا مشخص است که درآوردن روسری یک شیطنت غربی ها به نظام است و شبکه های ماهواره ای در حال تلاش هستند که جنبش را به سمت خشونت بکشند، از این خشونت چه نفعی می برند خدا می داند!؟

اما اگر قرار باشد روسری ها درآورده شود و قرآن سوزانده شود عده ای از مردم با این جنبش همدلی نخواهند نه چون موافق نظامند بلکه چون عقاید مذهبی دارند و مذهب و شریعت اسلام آن چیزی نیست که این اسلام شیطانی آخوندی اعمال می کند!؟

حال اگر قرار باشد عده ای خود را اسباب دست خارجی ها کنند هیچ گاه اتحاد شکل نمی گیرد و وضع بدتر از بد خواهد شد!؟