باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

داره بهم خوش می گذره!

نشستم کتاب زنان زیرک رو روی سایت بوکاپو گوش دادم کلی کتاب دیگه هم داره خیلی سایت عالی هست فقط باید اشتراک بخری، از این به بعد به جای گشتن تو شبکه های اجتماعی از این سایت استفاده می کنم خیلی خوبه که کتاب ها رو خلاصه می کنه چون خیلی کتاب ها کلی حجم داره و توضیحات اضافه میده که بی خودی وقتت تلف میشه!

شنیدن این کتاب باعث شد با خودم فکر کنم چقدر خوب که با هیچ مردی رابطه نداشتم و ندارم و واقعا من آدم زندگی مشترک نیستم و تنهایی خیلی بهتره و حالا که حالمم خوبه و سرگرمی های خوب دارم از زندگیم لذت می برم و خوش می گذرونم قطعا یه مدت این طوری هستم تا خستگی های این چند سال از تنم در بره!

رفتم حموم!

رفتم حموم،

شامپو و نرم کننده زدم سرم رو،

تنم رو لیف کشیدم،

پام رو سنگ پا کشیدم،

اومدم ملحفه های تخت رو عوض کردم

اما بازم حس سبکی و تمییزی نمی کنم!؟

الان یه حس خنکی از کف پام وارد بدنم شد!

یه کم سبک شدم!

**************

همه ش به خاطر این بود که تو فکر نوشته ی قبلی بودم!

در حالت جنگ بودم!

الان ریلکس شدم!

**************

امروز هیشکی نمیاد اینجا!

همه میرن خوشگذرونی!

فقط منم که تو خونه ام!

**************

از دیشب یه احساسی دارم

تا مغز استخوانم ایمانم رفته!

احساس قدرت خاصی دارم!

ولی نمی دونم باید چه کار کنم!؟