باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من پشیمانم اما خسته ام!

من پشیمانم!

گریه می کنم!

اما خسته ام!

اما کاهلم!

به استراحت نیاز داشتم!

بعد از سال ها سوختن!

استراحت هام را کردم!

ولی هنوز خسته ام!

گاهی بانشاطم!

اما مثل قبل نشدم!؟

هنوز در آتشم!

آتش پشتم است!

و هر لحظه امکان دارد دوباره درونش بیفتم!؟

تکان خوردن برایم سخت است!

انگیزه ی مثبت ندارم!

وقتی آفتاب است حالم خوب نیست!؟

تاریک که می شود خوابم می گیرد!؟

روزها همین طور می گذرد!؟

و من کاهل تر می شوم!

می خواهم بخوابم!

شب بخیر!

داره بهم خوش می گذره!

نشستم کتاب زنان زیرک رو روی سایت بوکاپو گوش دادم کلی کتاب دیگه هم داره خیلی سایت عالی هست فقط باید اشتراک بخری، از این به بعد به جای گشتن تو شبکه های اجتماعی از این سایت استفاده می کنم خیلی خوبه که کتاب ها رو خلاصه می کنه چون خیلی کتاب ها کلی حجم داره و توضیحات اضافه میده که بی خودی وقتت تلف میشه!

شنیدن این کتاب باعث شد با خودم فکر کنم چقدر خوب که با هیچ مردی رابطه نداشتم و ندارم و واقعا من آدم زندگی مشترک نیستم و تنهایی خیلی بهتره و حالا که حالمم خوبه و سرگرمی های خوب دارم از زندگیم لذت می برم و خوش می گذرونم قطعا یه مدت این طوری هستم تا خستگی های این چند سال از تنم در بره!

امروز روز استراحت است!

خوب فکر کنم امروز روز استراحت باشه، درسته که در طول هفته کار بدنی سنگین نکردم اما حتما یه چیزی هست که خسته ام و انرژی روزای گذشته رو ندارم!

یه نسکافه خوردم و چند دقیقه ای به پشت خوابیدم، کمرم بهتر شد، وزنم زیاده، بهش فشار میاد، خوب اونم باید استراحت کنه دیگه!؟

امروز یه کم ریلکس می کنم و شاید پاهام رو گذاشتم تشت آب و نمک، خستگیاشون بره!؟

دختر عمه ی من سالن آرایش داره، پدیکورم می کنه، عکس قبل عمل و بعد از عمل رو می ذاره، پاهای مردم خیلی خرابه!؟ مال من باز خوبه!؟

خلاصه خیلی جفنگ گفتم، روز خوبی داشته باشید!

حال آدم

واقعا حال آدم چه یکباره دگرگون می شود!

ناهار خوردم یک مرتبه حالم دگرگون شد!

الان حال خوشی دارم!

واقعا به غذاست؟!

منتها مدام فراموش می کنم وقتی حالم بد است بگویم می گذرد!

باید صبر و تحمل کنم این قدر بی طاقت!؟

شاید بخوابم!

شایدم آهنگ گوش کنم!

هنوز استراحت لازم دارم!

بیشتر خستگی هایم در رفته اما کمی تا قسمتی باقیست!


این هایی که غذای خوب و سالم نمی خورند پس چه می شوند؟؟!!

بی میلی به کتاب

نمی دانم چرا از آن روز که اینجا در مورد خواندن کتاب های مقدس و شعر نوشتم به خواندنشان بی میل شدم!؟

واقعا یعنی کسانی در اینجا بودند که میل نداشتند من این کتاب ها را بخوانم و من انرژی آن ها را گرفته ام!؟

با خودم گفتم چند روز استراحت کنم و بگذارم فکرم آزاد باشد هر چند آن قدرها هم به این کتاب ها فکر نمی کردم!؟