باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

فرهنگ پدیده ی نو

قبل از این که هر پدیده ای بخواهد در جامعه ظهور پیدا کند باید فرهنگ آن در جامعه ایجاد شود مثلا اتومبیل به ایران آمد اما فرهنگ استفاده از آن ایجاد نشد و می بینیم چقدر آمار تصادفات در ایران بالا است!

حجاب یا پوشش اختیاری هم احتیاج به ایجاد فرهنگ مناسب دارد اگر این فرهنگ نباشد یک شبه هر کاری صورت بگیرد جز ایجاد هرج و مرج و خطر نتیجه ی دیگری ندارد!

همان طور که می دانیم فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت هم در جامعه ایجاد نشده است و حکومت فقط با فیلترینگ می خواهد جلوی مردم را بگیرد و متاسفانه چه اتفاقاتی که برای افراد در این فضا رخ نداده است!

امروز در خبرها بود دولت آمریکا از شرکت های فناوری خواسته است هوش مصنوعی را برای کاربران امن کند دولت آمریکا می توانست مردم را از هوش مصنوعی بترساند و جلوی شرکت های فناوری را بگیرد اما رویکرد یک دولت پیشرفته این نیست دولت پیشرفته بستر را فراهم می کند تا پدیده ی نو در جامعه وارد شود. 

اما حکومت ما نمی خواهد خودش را با جهان نو وفق دهد و اتفاقا بستر را ناامن تر می کند و مردم را می ترساند تا کنترلشان کند در چنین شرایطی آیا عقل حکم نمی کند ریسک نکنیم؟! این همه سختی را به جان می خریم به قیمت جان خود و جان بقیه؟!

صداقت

من سعی کردم صادق باشم البته در جاهایی نبودم!

به نظرم در چنین جامعه ای صادق بودن ابلهانه است!؟

اما این ریسک را کردم!

تا ببینم چه نتیجه ای می دهد!؟

به نظر من هر چه عقایدت و جزئیات زندگیت پنهان تر باشد بیشتر امنیت داری!؟

متاسفم که دنیا این قدر برایم تیره و تار است اما برای من این طور است!؟

بدبینی کمکم می کند دیگر ضربه نخورم البته که فرصت های جدید را از دست می دهم اما برای من ضربه نخوردن اولویت دارد!

همین ها را که گفتم خودش ریسک است اگر کسی در این موارد چیزی در موردم بداند می آید و برایم نقشه ی شوم می کشد!

اما من باز ریسک کردم!

چون باید حرف می زدم!

مالیخولیا دست از سرم بر نمی دارد!

من خیلی ترس دارم!

در عمق وجودم!