باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

دوست دارم بنویسم

خیلی دوست دارم بنویسم اما نمی دانم در مورد چی!؟

شما اگر نوشتن من را دوست دارید موضوع بدید تا بنویسم

یادش بخیر یک زمانی زیاد آدم ها را جدی نمی گرفتم

اما خوردم از این موضوع

آدم هایی که اصلا فکرش را نمی کردم دمار از روزگارم در آوردن

حالا کوچک ترین حرف، کوچک ترین نگاه یا هر چیزی که مشکوکم کند بهمم می ریزد

دیگر نمی خواهم با آن آدم در ارتباط باشم

بله نمی دانم این دست گل کیست!

من یا آن ها که ما را تربیت کردند و هنوزم می خواهند کنترل کنند!؟

راستی چرا نمی گذارند با خیال راحت زندگی کنیم؟!

واقعا دردشان چیست؟!

اول جوونی بیمارمان کردند و جوونی مان را سوزادند!

دیگر چه می خواهید؟!