میگویند روزی شیطان تصمیم گرفت که از کار خود دست بکشد، بنابراین اعلام کرد که میخواهد ابزارش را به قیمتی مناسب به فروش بگذارد.
پس وسایل کارش را به نمایش گذاشت که شامل خودپرستی، نفرت، ترس، خشم، حسادت، شهوت، قدرتطلبی و غیره میشد.
اما یکی از این ابزار، بسیار کهنه و کار کرده به نظر میرسید و شیطان حاضر نبود که آن را به قیمت ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید: این وسیله گران قیمت چیست؟
شیطان گفت:این نومیدی و افسردگی ست.
پرسیدند:چرا این همه گران است؟
شیطان گفت:زیرا این وسیله برای من بیش از این ابزار دیگر مؤثر بوده است. هرگاه سایر وسایلم بی اثر میشوند، تنها با این وسیله میتوانم قلب انسان ها را بگشایم و کارم را انجام دهم. اگر بتوانم کسی را وادارم که احساس ناامیدی، یأس، دلسردی، مطرود بودن و تنهایی کند، میتوانم هرچه که می خواهم با او بکنم. من این وسیله را روی همهی انسانها امتحان کردهام و به همین دلیل این همه کهنه است.
راست گفتهاند که شیطان دارای دو ترفند اساسی ست
که یکی از آنها دلسرد کردن ماست، به این ترتیب برای مدتی نمیتوانیم مفید باشیم.
ترفند دیگر، تردید افکندن در دل ماست تا ایمانمان نسبت به خدا و خودمان ضعیف شود.
آیا این کار درستیست که اگر کسی خطایی می کند تا وقتی از آن پشیمان نشده است دیگران به او پشت کرده و طردش کنند؟!
ما را همین طور تربیت کرده اند ما هم در مواجهه با موقعیت مشابه همین کار را کرده ایم اما چندیست به نظرم می آید این کار خیلی ظالمانه است منتها روش دیگری بلد نیستم!؟
به خصوص وقتی یک عده یک کار خطایی انجام می دهند دیگر طرد کردن اثر ندارد چون آن ها با هم هستند و ککشان هم نمی گزد و شاید برعکس هم بشود و آن ها بخواهند از ما انتقام بگیرند!؟
این جور روش ها فقط کشمکش آفرین است چرا واقعا بلد نیستیم به جای طرد کردن که همان قهر کردن است با طرف حرف بزنیم و متوجه اشتباهش کنیم؟! این کار خود نوعی خشونت است و کارهای خشونت آمیز راحت تر است اما کم اثرتر است!؟
بعد نوشت: از برادر مسیحیم پرسیدم گفت اونا اول فرد رو دعوت می کنند که رفتار خطاش رو ترک کنه و توبه کنه چند مرحله این کار رو انجام میدند بعد اگر دیدند اصرار داره به اون کار و مثل میوه ی گندیده شده و روی بقیه اثر می گذاره تصمیم می گیرند طردش کنند یا نه!