باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

احساسات منفی تلنبار شده

من امروز یه چیزی رو فهمیدم ما احساسات منفی تلنبار شده از بچگیمون تا الان داریم که حتی دوست نداریم تجربه ش کنیم چون حتی برای خودمون درد آوره، حتی خودمون خودمون رو قضاوت می کنیم و می گیم اگه من این رو بگم یعنی آدم فلانی هستم! متاسفانه روش تربیت ایرانی ما غلط هست و با برچسب زدن بچه رو تربیت می کنیم و ما هم که نمی خوایم برچسب بخوریم و قضاوت بشیم حتی خیلی ویژگی ها و احساسات خودمون رو از خودمون پنهان می کنیم بهش اقرار نمی کنیم در صورتیکه لازمه این ها تخلیه بشه، اگر من این احساس رو دارم ای کاش همه ی آدم ها بمیرن این یه احساسه به این معنی نیست که واقعا دوست دارم همه ی آدم ها بمیرن! من چون از آدم ها زخمی شدم و اون لحظه زخم سر باز کرده و نتونستم مداواش کنم اون احساس رو دارم، یه راه مداواش همینه که ابراز بشه و فهمیده بشه تا التیام پیدا کنه وگرنه اگر زخمی رو بهش نگاه نکنی هر روز بدتر میشه!

یک چیزی که من فهمیدم این هست که خیلی از ایدویولوژی ها و آیین ها این امکان رو به ما می دهند که به جای اینکه زخممون رو درمان کنیم بریم و انتقام زخممون رو بگیریم و دیگه توجیه هم داریم خدا گفته اکثر مردم جهنمی هستند و جهنم رو از مردم پر می کنه پس من هر کار دوست داشته باشم می تونم با مردم بکنم چون جهنمی هستند، یعنی دین میشه بازیچه نفس زخمی من و تمام ایدئولوژی ها این امکان درش هست مثل اتفاقی که تو شوروی افتاد، لازمه خیلی آگاه باشیم و خودمون رو قانع نکنیم و گول نزنیم که ها خدا پس اجازه داده! به جاش احساساتمون رو تخلیه کنیم و زخم هامون رو مرهم بزاریم، منتظر نمونیم کسی کمک کنه خودمون لازمه برای خودمون کاری کنیم، با انتقام هم زخم هایی که ما نادیده شون می گیریم خوب نمیشند جای خودشون باقی می مونن و تا آخر عمر آزارمون میدن!

آخ چقدر سبکم!؟

آخ چقدر سبکم!؟

حرفایی که امروز گفتم رو هیچ وقت به زبون نیاورده بودم! چون که از قضاوت آدما می ترسیدم! با خودم فکر می کردم با خودشون میگن چه آدم خودخواه و خودشیفته ای، چه آدم عقده ایی!؟ ولی دیگه راحت شدم، اصلا چه کاریه همیشه باید مودب باشی که یه وقت مردم فکر نکنن بی تربیتی؟! خوب به درک فکر کنن! مگه خودشون چین؟!

گناه چیست؟

به نظر من اون چیزهایی که گناه یا غیراخلاقی عنوان شده کارهاییست که باعث می شود سلامت و زندگی خودمان به خطر بیفتد، بحث اصلا سرپیچی از دستور خدا نیست یا گول خوردن از شیطان، شیطان ما رو گول می زنه که به زندگی سعاتمند و خوشبختی نرسیم و خدا هم ما رو دعوت می کنه کاری کنیم که صلاح خودمون هست!

مثلا قرن ها گفتند ادرار و خون نجس است حال چندیست کشف شده به خاطر ضرر به سلامتی ماست که این دستورات بهداشتی داده شده است یا مثلا می گویند آدمی که خودش زیاد دروغ می گوید فکر می کند بقیه هم دروغ می گویند یا دچار بیماری روان تنی می شود!

حال دانشمندان می گویند دروغگو یک مدتی به همه ظنین است و شاید دچار بیماری روان تنی هم بشود اما بعد از مدتی که باور کرد کارش درست است دیگر این اتفاقات هم برایش نمی افتد یعنی می گویند احساس گناه و تربیت باعث به وجود آمدن آن اختلالات و بیماری ها می شود ولی باز هم نظر من رد نمی شود!

به هر صورت که من فهمیده ام بعضی خصوصیات ما ژنتیکی در لایه های زیرین ناخودآگاهمان است یعنی اجدادم یک سری صفاتشان را سرکوب کرده بودند و به من هم ارث رسیده است در این صورت فقط تربیت خودم نقش در دانستن خوبی و بدی ندارد بلکه تربیت اجدادم هم موثر است و رسیدن به آن لایه های زیرین کار سختیست و زمان و آگاهی می خواهد و هر کسی این کار را نمی کند!

در ضمن ما نه تنها وجدان فردی و جمعی داریم به نظرم وجدان اجدادی هم داریم که ناخودآگاه عمل می کند!

امروز فهمیدم!

امروز فهمیدم چقدر بدی در من هست و من همه رو سرکوب کردم شایدم اجدادم تو خودشون سرکوب کرده بودند اما به هر حال من هم تمام آن ویژگی ها و صفات آدم هایی که یک عمر قضاوتشون کردم رو دارم فقط در اون ها این چیزها ظهور پیدا کرده بوده در من دفن شده بود!

دیگه به خودم و انگیزه هام بدبین هستم حتی می خواستم اینجا نیام این چیزها رو بنویسم چون شاید دارم ریا می کنم و خودم متوجه نیستم!

واقعا همه این قدر پیچیده اند یا من این قدر پیچیده ام؟!

می دونید باهاش کنار اومدم گذاشتم تظاهر کنند و محوشون کردم خیلی کار خسته کننده ای هست انرژی زیادی می بره و الان خسته ام ای کاش یکی بود با هم حرف می زدیم و تفریخ می کردیم!

مامانم و خواهرم رفتند مسافرت و من و داداشم خونه ایم، کارهای خونه دیگه با منه!؟

ولی اینکه میگن انسان حیوان ناطقه راست راسته و ما خوی حیوانی داریم هر چی هم تربیت شده و متمدن باشیم آخرش حیوانیم، منتها فکر می کنیم الان آدمیم و اوف چه خبره!؟

تربیت درست

تعلیم و تربیت اگر درست صورت گیرد فرد خود درست و نادرست زندگی را به نحو احسن تشخیص می دهد و لازم نیست یک نفر یا یک سیستم وجود داشته باشد که با ترس و خشونت بخواهد یک چیز را در مغز فرد فرو کند!

اگر اکثر  افراد جامعه علاقه به سیستم غربی دارند دلیلش این است که آن ها با چند انیمیشن و فیلم توانسته اند کودکان را برای خودشان تربیت کنند و افراد علاقمند به کسی می شوند که به آن ها شخصیت دهد اراده و اختیارشان را به رسمیت بشناسد، به خصوص افرادی که در فضای بسته ای باشند بیشتر جذب این سبک زندگی می شوند!

اگر یک سیستم عریض و طویل نتوانسته کودکان و نوجوانان را جذب خود کند و درست راهنمایی و تربیت کند مقصر خود سیستم است نه آن افراد!؟