باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

مسیحیت

من واقعا نمی تونم مسیحی بشم چون که کشیش ها یه چیزایی میگن که اصلا با عقل جور درنمیاد البته حرف های خوب و درست هم زیاد می زنند و خیلی باحالن میگن که اگر یه سری حرف های ما درسته و قبول می کنید اون بقیه ش رو هم قبول کنید حتی اگر به نظرتون درست نرسه بعد یه مغلطه هایی هم براش میارن!؟

تصمیم گرفتم همون سیستم خودم  رو که از بچگی داشتم برم جلو، خرد خرد شناخت پیدا می کنم و کشف می کنم و حرفای درست رو قبول می کنم، من آدم کورکورانه پرستیدن نیستم یا آگاهانه یه کاری رو می کنم یا اصلا انجام نمیدم!؟

تربیت درست

تعلیم و تربیت اگر درست صورت گیرد فرد خود درست و نادرست زندگی را به نحو احسن تشخیص می دهد و لازم نیست یک نفر یا یک سیستم وجود داشته باشد که با ترس و خشونت بخواهد یک چیز را در مغز فرد فرو کند!

اگر اکثر  افراد جامعه علاقه به سیستم غربی دارند دلیلش این است که آن ها با چند انیمیشن و فیلم توانسته اند کودکان را برای خودشان تربیت کنند و افراد علاقمند به کسی می شوند که به آن ها شخصیت دهد اراده و اختیارشان را به رسمیت بشناسد، به خصوص افرادی که در فضای بسته ای باشند بیشتر جذب این سبک زندگی می شوند!

اگر یک سیستم عریض و طویل نتوانسته کودکان و نوجوانان را جذب خود کند و درست راهنمایی و تربیت کند مقصر خود سیستم است نه آن افراد!؟

خوب به من چه؟!

هر چی به خودم میگم کار به کار جامعه و مسئولین و مردم نداشته باش نمیشه که نمیشه!؟

واقعا به من چه که کی چی کار می کنه؟! هر کس هر خطایی بکنه چوبش رو خودش می خوره!؟

من که مسئولیتی در این جامعه ندارم که بخوام تصمیم گیرنده باشم! به حرف منم کسی نمی کنه! اصلا حرف من برای کسی مهم نیست!؟

خوب چرا خودمو خسته می کنم؟! نمی دونم!؟

احساس وظیفه می کنم اما این احساس وظیفه فقط حال خودم رو بد می کنه!؟

چه می دونم دیگه!؟ دیگه نمی دونم چی درسته چی غلطه!؟