باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

احترام

دیروز یه کلیپ دیدم آقاهه می گفت مردها از بجگی تا پیری دوست دارند بهشون احترام گذاشته بشه تا احساس مرد بودن بکنند!

اما توی جامعه ای که مرداش، زن رو سرکوب و تحقیر می کنن این مردا چه توقعی دارن بهشون احترام گذاشته بشه؟! لیاقتشو دارند؟!

وقتی آدم مردی رو می بینه مثل آقای نزار قبانی که چطور زن رو محترم میشمره نمی تونه بهش احترام نذاره!؟

تازه مگه ما زن ها آدم نیستیم احترام لازم نداریم؟! هم باید مرد باشیم هم زن باشیم هم باید به مردای تو خالی احترام بگذاریم که یه موقع احساس نکنه مرد نیست؟! ای جان!! دیگه چی می خوای!؟ 

اگر مردا، مرد بودند لازم نبود زن ها مرد هم باشند مشکل زن ها نیستند که همه بارها رو دوششونه و مردا فقط دنبال خوش گذرونی اند!

الان باز من حرف زدم میگن با این گرونی کجا خوش گذرونی می تونیم بکنیم؟! مردایی که من می شناسم از شکم زن و بچه شون می زنن برای خوش گذرونیشون!؟ بهتره بگم عیاشی!؟

خلاصه که اگه احترام می خواید واقعا مرد باشید نه پسر مامان جون!؟

شطرنج مردونه

امروز یه چیزی خوندم از یه شاعر عرب خیلی بامزه بود!

تا حالا دقت نکرده بودم تو بازی شطرنج مهره ی مونث نداریم!؟

واقعا شاعرا به چه چیزایی توجه می کنند!؟

برای همین همیشه دوستشون داشتم یه چیزایی رو طوری می گن که آدم کیف می کنه!

حتما عربیش خیلی قشنگ تره اما من فارسی شو می ذارم!



اگر در شطرنج،
یڪ مهره‌ے مونث وجود داشت،
بدون شڪ
پادشاہ از عشـق ،جان می‌باخت!
ڪسے نمی‌داند چرا ،،
در شطرنج ملڪه‌اے نیست..
و فقط یڪ پادشاہ وجود دارد؟!
شاید براے این ڪہ ،،،
زن شایستہ نیست بازیچہ قرار گیرد.
نزار قبانی



بعد نوشت:

اینم ببینید:


من چیزی از عشق مان
به کسی نگفته‌ام!
آنها تو را هنگامی که
در اشک های چشمم
تن می‌شسته ای دیده اند


نزار قبانی