باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

نجوم

من وقتی نوجوان دبیرستانی بودم رفته بودم تو خط نجوم حتی تلسکوپ هم خریدم ولی چند سال پیش فروختمش!

اولش تصمیم داشتم برم دانشگاه و اخترفیزیک بخونم اما بعد فهمیدم من اون قدرها تحقیق کردن در مورد ستاره ها و آسمون رو دوست ندارم بیشتر دوست دارم تماشاشون کنم.

کلاس یوگا که رفتم فهمیدم چاکرای هفتم یعنی تاج که بالای سر هست با تماشای آسمون شارژ میشه و علاقه به این کار نشانه ی استعداد معنوی فرد هست.

معنویت هم که تمامی ندارد هر چقدر توش میری باز می بینی هنوز وسط راه هستی ولی خوب بهانه ایست که هنوز زندگی کنی و امید داشته باشی که زندگیت معنایی دارد و هنوز کنجکاویت برآورده می شود.

یک آگاهی جدید

امروز به یک آگاهی جدید در مورد خودم رسیدم اینکه چاکرای سوم من یعنی شبکه ی خورشیدی، مسدود شده است چون خودم را دوست ندارم.

سعی کرده ام خودم را دوست بدارم اما هیچ گاه نشده است چون این انسداد وجود دارد و نمی دانم چطور برطرف می شود!؟

آقای دکتر هلاکویی می گوید کسی که خودش را دوست ندارد دیگران را نیز دوست ندارد البته من با این سخن چندان موافق نیستم آخر پس آن دوست داشتن هایی که من تجربه کردم پس چه بوده است؟! البته می دانم آنچنان عمیق نبوده است!

چند کتاب جدید از اشو پیدا کرده ام یکی اش در مورد وقتی است که هنوز به روشن ضمیری نرسیده بوده است فکر می کنم خیلی به کارم بیاید. هنوز هم باید کتاب بخوانم به جای دیدار با آدم ها با کتاب هایشان دیدار می کنم! این هم مدلیست!