از پرفسور حسابی نقل شده که میگفت : در دوره تحصیلاتم در آمریکا در یک کار گروهی با یک دختر آمریکایی به نام "کاترینا و همینطور فیلیپ" که نمیشناختمش همگروه شدم از کاترینا پرسیدم فیلیپ رو میشناسی؟!
کاترینا گفت: آره...همونپسر که موهای بلوندِ قشنگی داره و ردیف جلو میشینه...
گفتم نمیدونم کیو میگی...
گفت: همون پسرِ خوشتیپ که معمولا پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه
گفتم بازم نفهمیدم منظورت کیه!
گفت همون پسر که : کیف و کفشش رو با هم ست میکنه!
بازم نفهمیدم منظورش کی بود.
کاترینا تن صداشو یکم آورد پایین و گفت: فیلیپ دیگه! همون پسر «مهربونی که روی ویلچر میشینه...»
این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیرقابل باوری رفتم تو فکر آدم چقدر باید نگاهش به اطرافش مثبت باشه که بتونه از ویژگی منفی چشمپوشی کنه...
چقدر خوبه مثبت دیدن! با خودم گفتم اگر کاترینا از من در مورد فیلیپ میپرسید چی میگفتم؟ حتما سریع میگفتم همون معلوله دیگه !
وقتی، نگاه کاترینا رو "با نگاه خودم مقایسه کردم" خیلی خجالت کشیدم ...
حالا ما با چه دیدگاهی به اطراف نگاه میکنیم؟ مثبت یا منفی؟
زیبابین و زیبایی بین هستیم یا فقط عیب و نقص ها برامون شاخص می شن و به چشم میان ؟ ذهنمون گرایشش به مثبت اندیشیه یا ...؟
قبول دارید زیبابینی هم از مصادیق بارز شکرگزاری خداونده ؟
نمیدونم مثبتم یا منفی، ولی بقول آندره ژید،
ایکاش عظمت در نگاه تو باشد، نه در چیزی که به آن مینگری
احسنت
آرزو دارم فردا بیای بگی صبح پاشدم املت زدم رفتم پیاده روی چقدر شهر قشنگ شده
اتفاقا امروز املت زدم
بارونم اومده اما پیاده روی نرفتم!
من قاطی کردم مگر امضای پستهای شما سمیرا نبود؟
من هم فکر میکنم این یک داستان واقعی نیست!
سمیرا تبدیل شد به ستاره!؟ خخخخخخ
دیگه دست هیشکی بهم نمیرسه!؟
عالی بود
منم دیگه سعی می کنم زیبا بین باشم
چه عالی
این از اون داستان هایی که فکرنکنم برای حسابی باشه اما نسبت میدن
ولی واقعا خوب دید مثبت داشتن
شاید نباشه اما قشنگه
بله قبول داریم
