باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

دلم دیگه نمی سوزه!

آرمیتا گراوندم فوت شد و ما مثل یه روز معمولی بیدار شدیم و صبحانه خوردیم!

مردم تو غزه، تو اوکراین دارن کشته میشند و ما بهم میگیم ول کن اخبار رو!؟

مردم خودمون زیر خط فقرند و با مشکلات اقتصادی و گرسنگی تو این سرما دست به گریبانند، اون وقت ما شب راحت می خوابیم!

واقعا نمی دونم چم شده اما دیگه دلم برای کسی نمی سوزه که اگه بخواد بسوزه حال خودم بد میشه!؟

دو روزه پهلوی راستم الکی درد می کنه، تو خواب بودم درد گرفت، نمی دونم عضله هاشه یا روده هامه!

ولی دنیا خیلی بی وفاست!

غمخوار خویش باش غم روزگار چیست؟

اصلا فکر نمی کردم روزی این جوری بشم!؟

نظرات 2 + ارسال نظر
محیا پنج‌شنبه 4 آبان 1402 ساعت 18:27

برای اخبار پیجت نمیام. روح من تحمل این حجم اخبار بد رو نداره

منم ندارم

سمیرا چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت 10:07

من فکر می کنم دل سوختن خطاست، من اگه دلم از ته دل برای کسی سوخته به همون مشکل گرفتار شدم، میدونی چرا؟ چون ما برتر از اونا نبودیم، اونا به امتحان و ابتلا دچار شدن که ما هم میشیم، اجل اونها اومده، که ما هم از خداییم و به سوی خدا باز می گردیم. پس دل سوختن کلا اشتباست، بلکه ما در جایگاهی که هستیم و دچار هر ابتلا و امتحانی که هستیم باید اون رو به خوبی بسر ببریم و در هر لحظه عمر تلاش بر بهتر شدن خودمون و اطرافمون داشته باشیم. وگرنه من هی از صبح تا شب عجز و فغان کنم که اکراین و فلسطین جنگه، جز ناراحت کردن بی فایده خودم و اطرافیانم کار دیگه ای نکردم. خطر جنگ میتونه بیخ گوش خودمون باشه، پس غصه الکی سعی می کنم نخورم ولی میتونم رفتارم رو درست کنم که اطرافیان و خودم رو آزرده نکنم، میتونم در حد یه ظرف شستن بقیه رو خوشحال کنم، پس هر نیکی که در توانمه ان شاءالله انجام میدم و به صورت اثر پروانه ای نیکی رو در جهان می پراکنم ان شاءالله در مورد آرمیتا، در نور و آرامش الهی باشه ان شاءالله، اون الان سپرده دست خداست و چون بچه معصومی بود و بیگناه، خدا بهتر مواظبشه، فقط خدا به پدر و مادر و خانواده و مردممون صبر بده ان شاءالله و با کارهای خوبی که انجام میدیم ریشه ظلم هم برکنده بشه ان شاءالله

استدلالات منطقیه اما با منطق من جور نیست!
بعدم مگه من اطرافیانم رو آزار میدم؟! مگه گفتم حواسمون به اطرافیانمون نباشه؟!
من دیگه هیچی برام مهم نیست، دیگه دنیا تو چشمم بی ارزش شده، دیگه حوصله ی از جان گذشتن واسه بقیه رو ندارم! دیگه آدما از چشمم افتادن! می خوام فقط به فکر خودم باشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد