باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

بار گناهان

بار گناهانم سنگین است و هر روز سنگین ترش می کنم با ندانم کاری!؟

یک آن احساساتی می شوم یا یک آن وسوسه می شوم و می آیم اینجا چیزهایی می نویسم که شایسته نیست!؟

نمی دانم چه نیرویی مرا به این حرکت ها وا می دارد ولی دیگر شرم دارم عذرخواهی بکنم چون چند بار عذرخواهی کردم و باز تکرار کردم!؟

از خدا خواستم جلوی گناه کردنم را بگیرد امیدوارم دیگر گناه نکنم و عذر می خواهم از همه ی کسانی که با کلامم بهشان توهین کردم یا مسخره شان کردم یا عصبانیتم را رویشان خالی کردم به خصوص مردان!؟

از این به بعد اگر این کارها را کردم جلوی مرا بگیرید بهم یادآوری کنید که باز دارم حرف نامربوط می زنم، حتی می توانید با من برخورد خشن کنید، باور کنید بیشتر وقت ها دست خودم نیست کمکم کنید از گذشته عبور کنم و هی رویدادهای گذشته را به آینده تعمیم ندهم، من هم می ترسم اتفاقات گذشته تکرار شوند برای همین این جوری می کنم و همه را از خودم میرانم!؟

دیگر در مسائل سیاسی هم نظر نمی دهم نظرات من همه چیز را بدتر می کند و خشم و کینه ام را کنار می گذارم من زندگی بدی نداشتم اتفاق وحشتناکی برایم نیفتاده است هر چه بوده تجربه بوده و کارمای خطاهای خودم و بی تجربگی های خودم و تقصیر کسی نیست من این وضع را دارم!؟

نظرات 2 + ارسال نظر
سمیرا سه‌شنبه 22 خرداد 1403 ساعت 15:04

مهم اینه که ما نیت داریم بهتر بشیم

امیدوارم بتونیم

سمیرا سه‌شنبه 22 خرداد 1403 ساعت 11:07

سلام روزت بخیر و شادی به نظرم فقط خیلی سخت میگیری و به زور میخوای سریع به کمال برسی. لطفا یکم از این کمالگرایی های افراطی دست بکش و توقعت رو از خودت و بقیه پایین بیار و کم کم در جهت تعالی حرکت کن، البته این نظر من هست، تشخیص درست و غلطش پای خودت موفق باشی

سلام روز شما هم بخیر
درسته من گاهی عجول و کم طاقتم، حالاها این جوری شدم که گاهی مثل بچه ها رفتار می کنم! ولی قصد ضربه زدن به کسی رو ندارم بابام بهم میگفت زبونت به حال خودت نیست منم دیگه تصمیم گرفتم حرف نزنم الانم هی تصمیم می گیرم چیزی ننویسم اما نمیشه باور کن اولش فکر می کنم دارم کار خوبی می کنم لازمه اما بعد می بینم نتیجه عوضی داد می فهمم خراب کردم والا نمی دونم کم تجربه ام یا عقلم کمه یا چی!؟ می خوام کار خیر کنم منتها با شیوه ی اشتباه باید زود تصمیم نگیرم یه کم فکر کنم بدی این وبلاگ اینه که می تونی زود هر چی به ذهنت میاد رو بگی بعد خرابکاری میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد