باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

بار گناهان

بار گناهانم سنگین است و هر روز سنگین ترش می کنم با ندانم کاری!؟

یک آن احساساتی می شوم یا یک آن وسوسه می شوم و می آیم اینجا چیزهایی می نویسم که شایسته نیست!؟

نمی دانم چه نیرویی مرا به این حرکت ها وا می دارد ولی دیگر شرم دارم عذرخواهی بکنم چون چند بار عذرخواهی کردم و باز تکرار کردم!؟

از خدا خواستم جلوی گناه کردنم را بگیرد امیدوارم دیگر گناه نکنم و عذر می خواهم از همه ی کسانی که با کلامم بهشان توهین کردم یا مسخره شان کردم یا عصبانیتم را رویشان خالی کردم به خصوص مردان!؟

از این به بعد اگر این کارها را کردم جلوی مرا بگیرید بهم یادآوری کنید که باز دارم حرف نامربوط می زنم، حتی می توانید با من برخورد خشن کنید، باور کنید بیشتر وقت ها دست خودم نیست کمکم کنید از گذشته عبور کنم و هی رویدادهای گذشته را به آینده تعمیم ندهم، من هم می ترسم اتفاقات گذشته تکرار شوند برای همین این جوری می کنم و همه را از خودم میرانم!؟

دیگر در مسائل سیاسی هم نظر نمی دهم نظرات من همه چیز را بدتر می کند و خشم و کینه ام را کنار می گذارم من زندگی بدی نداشتم اتفاق وحشتناکی برایم نیفتاده است هر چه بوده تجربه بوده و کارمای خطاهای خودم و بی تجربگی های خودم و تقصیر کسی نیست من این وضع را دارم!؟

بزرگی

همیشه دوست داشتم وقتی کسی بهم بدی می کنه من با بزرگی جوابش رو بدم، پیش خودم فکر می کردم هم خودم رو نشون میدم هم اون فرد متحول میشه ولی هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاده، من یا عصبانی شدم یا مسخره ش کردم یا سکوت کردم یا ...!

اگه منظورم رو می خواید بدونید از بزرگی چیه، یه تیکه از دعاهای امام سجاد رو می زارم تا متوجه بشید، قدرت یعنی این! حرف حساب یعنی این!


خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به این اموری که از تو می‌خواهم پایدار و استوار دار:
ایستادن در برابر کسی که به من خیانت کرده، با سلاح نصیحت و خیرخواهی؛//پاداش دادن به کسی که از من دوری جسته، با نیکی و خوبی؛//جزا دادن به کسی که مرا از عطایش محروم ساخته، با بذل و بخشش؛//تلافی کردن نسبت به کسی که با من قطع رابطه کرده، با صله و پیوند؛//مخالفت ورزیدن با کسی که از من غیبت کرده، با نیکو یاد کردن از او؛//به جا آوردن سپاس، در برابر خوبی و چشم‌پوشی از بدی.