باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

تغییرات بدن و مغز

قبلا این جوری بودم که هر چی میوه و سبزی می خوردم دوست داشتم میوه و سبزی رو بیشتر دوست داشتم اما حالا دلم نمیکشه زیاد ازشون بخورم نمی دونم چرا این قدر بوی غذاهای پختنی برام خوب شده، هی بدنم مرغ می خواد!؟

دیگه نمی تونم خام گیاهخواری کنم باید یه رژیم دیگه پیدا کنم یه رژیمی که بیشترش گیاهان باشه و کمش پختنی، شاید باید دنبال کتاب بگردم!

جالبه که مغز و بدنم این طور تغییر کرده یه تغییر دیگه ش این بود که دیگه آهنگ های رمانتیک رو دوست ندارم و به آهنگ های دلم دیمبویی علاقمند شدم!؟

یه تغییر دیگه م اینه که دیگه برنامه های تلویزیونی برام جذابیت نداره از فیلم حوصله م سر میره این قدر انیمیشن دوست داشتم اما به نظرم بی محتوا میرسه، مناظره های اینترنتی حوصله م ازشون سر میره و حوصله ی کتابم ندارم ازش خسته شدم!؟

نمی دونم باید یه کار دیگه کنم ولی نمی دونم چی!؟

این روزها

این روزها در حال دل کندن از آدم ها هستم!

دیروز حس تنهایی را پذیرفتم و پذیرفتم که باید خودم را دوست داشته باشم!

می خواهم به خودم عشق بورزم!

فهمیدم به مه مغزی مبتلا هستم!

ذهنم خسته است ونیاز به بازیابی دارد!

می خواهم از بدنم مراقبت کنم!

عقل سالم در بدن سالم است!

فهمیده ام سیاست باعث غفلتم می شود!

می دانم کسانی هستند که از من بهتر کنش سیاسی انجام می دهند!

کار را باید به اهلش سپرد!

من کتاب های معنوی می خوانم!

حالم با آن ها بهتر است!

فیلترینگ هم که شدید شده است!

دیگر نمی شود وبگردی کرد!

فصل بهار است است از سپیده دم تا غروب پرنده ها آواز می خوانند!

می خواهم صدایشان را گوش دهم!

برای مردمم دعا می کنم!

برای کشورم دعا می کنم!

جاوید ایران!


ذکر گفتن و طبع بدن

چندی پیش روی یه کانال تلگرام خوندم ذکر گفتن روی طبع و مزاج اثر می گذاره و نباید در تعداد بالا بدون صلاحدید کسی که اطلاع در این زمینه ها داره ذکر گفت!؟

اتفاقا چند وقت بود طبع بدنم گرم تر شده بود و من متعجب بودم که چی خوردم این طور شدم وقتی اینو خوندم فهمیدم از ذکره!؟

دیشب، آخر شب، قبل خواب، تو تاریکی و سکوت نشستم و ذکر گفتم پاهام یخ بود رسیدم به لا اله الا الله ناگهان پاهام گرم شد و مثلا الله اکبر یه انرژی دیگه ای تو بدن ایجاد می کرد!

اینو گفتم که اگه مثل من سردی بدنتون زیاد شده با ذکر می تونید بهترش کنید من که تعداد بندهای انگشت دست چپم ذکر میگم چون که زیاد بگم حواسم پرت میشه و حضور ندارم، شما اگه می تونید تا 100 تا مورد نداره!

کلا هم میگن هیچ طبعی به خودی خود خوب نیست و انسانی که به تعادل برسه و به کمال برسه هیچ طبعی تو بدنش غالب نیست و همه طبایعش برابرند و کلا کردار و گفتار و افکار انسان روی طبعش اثر میزاره، اینو هم تو مثنوی معنوی مولانا خوندم هم یه جای دیگه!

نام مرا عشق بنامید!

نام مرا عشق بنامید!
دیگر تمام عشق شده ام!
بند بند بدنم از هم گسسته!
جانم به لبم رسیده!
نمی دانم عزا بگیرم یا جشن بگیرم!
عشق ندا می کند بلند!
آسمان مرا می خواند!
ولی من پا بسته و در گل نشسته ام!
آری روزگار با ما خوب تا نکرد!
جوانیمان به باد رفت!
در آرزوی لقا ماندیم!
شور و شوقمان کو!
بر تن من شرر بزن ای عشق!
نیستم کن!
نیست!

#ماهش

ویتامین دی

امروز حالم خوش نبود، چند بار خواستم بزنم بیرون اما نای راه رفتن هم نداشتم!

چند دقیقه پیش یادم افتاد قبلا که این جوری میشدم ویتامین دی می خوردم و بهتر میشدم، رفتم از مامانم گرفتم و خوردم و بی تابیم بهتر شد!

خیلی وقت بود این طوری نشده بودم، واقعا این بدن انسان چیه؟ به یه قرص کوچولو زیر و رو میشه بعد ما قیافه می گیریم و منم منم می کنیم و فکر می کنیم کسی هستیم!؟