وقتی از آزادی و دموکراسی حرف می زنیم یعنی دیگران را آزاد بگذاریم که نظر خودشان را داشته باشند!؟
یعنی وقتی یک نفر نظر من را تایید نمی کند به هر دلیلی که برای خودش دارد او را در ذهن خود محاکمه نکنیم و به او برچسب نزنیم و در صدد انتقام بر نیاییم و دیگران را بر ضدش تحریک نکنیم!؟
اگر کسی می گوید سیاسی نیستم یا مذهبی نیستم دلیل بر اینکه آدم بدی است نیست او انتخاب کرده است در این مسائل وارد نشود و دلایلی برای خودش دارد که این دلایل به ما مربوط نیست شاید دلایلش احمقانه باشد اما برای ما این طور است نه او!؟
ما باید یاد بگیریم آدم ها را رها کنیم تا خودشان زندگی کنند و تجربه کنند ما فقط به آن ها یادآوری می کنیم آنچه خودشان می دانند اما انتخابشان نبوده است، روزی خودشان متوجه می شوند که حق با ما بود یا خیر!؟
البته همه ی این ها نظر شخصی من است و زندگی به من آموخته است شما حق دارید با من مخالفت کنید و نظر دیگری داشته باشید اما نمی توانید نظرتان را به من تحمیل کنید همان طور که من حق ندارم نظرم را به شما تحمیل کنم.
هر کس مزه ی تحمیل شدن را کشیده باشد می داند طعم تلخی دارد و اگر انسان با انصافی باشد این کار را با دیگری نمی کند. در ضمن که این کار با مبانی آزادی در تضاد است.