باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

من رفته بودم اما برگشتم

بنا به درخواست دوستان، از اونجا که من خیلی محبوبم  دوباره وبلاگم رو بازیافت کردم!

می خواستم تو خلوت تنهایی خودم باشم، این قدر وبلاگ بازی نکنم!؟

ولی واقعا خوب بود این چند روز بسته بودم چه اتفاقاتی افتاد؟! 

اوضاع دنیا خیلی خیته!؟ منم نمی دونم چرا!؟

تو خونه ی ما هم اوضاع خوب نیست، کسی با کسی درست حرف نمی زنه!؟

به قول اخوان زمستان است ...

راستی شبا تو کانال تلگرامم شعر می گذاشتم، یعنی تمرین شعر می کردم، فعلا تمرین کنم همچین که به قوام اومد اینجا هم می گذارم!؟

دوستتون دارم، شاد باشید 

برعکسه!

نمی دونم چرا با اینکه بیشتر فهمیدم تو دنیا چه خبره و من باید مهربان تر باشم اما عصبی تر شدم!

شاید چون چند هفته است از خونه بیرون نرفتم اما آخه بیرون برم چی کار؟!

تو خونه حالم خوبه ها، تنهایی و خلوتی!

فقط یاد یه چیزایی میفتم اعصابم خرد میشه!

هنوز نتونستم ببخشم!؟

پر کینه ام!

برای دفعه ی اوله که اقرار می کنم کینه دارم!

و این ها من رو آزار میده!


پی نوشت: تازگی کشف کردم گرگ تیز چنگال کینه ای هم هستم، رسما باغ وحشم! خخخخخ

خلوت با خود

خیلی دوست دارم در خدمت دوستان عزیز باشم اما به صلاح نیست از این به بعد فعالیتم رو کمتر می کنم، شاید جوابتون رو ندم، شاید خیلی دیر جواب بدم از همین جا عذرخواهی می کنم!

دلمشغولی هایم حالا کمتر است می خواهم به فکر خودم باشم یک بار در عمرم به فکر خودم باشم و باب دل خودم باشم! همین!

تنهایی و برزخ

تنهایی مثل برزخ می ماند!

هر چه دست و پا می زنی فایده ای ندارد!

تو در گرداب تنهایی فرو می روی!

اما یک خوبیی دارد آرامش داری!

در خلوتت می توانی فکر کنی!

اگر مشغول دیگران باشی وقتی برای فکر کردن به خودت نداری!

سرگرم می شوی سرگرم کارهای سطحی!

ولی وقتی تنها باشی عمیق می شوی!

تنهایی زندان عمیقیست اما می چسبد!

اما میارزد!

نباید به هر قیمتی از تنهایی فرار کرد!

و نباید زیاد تنها ماند چون دیوانه می شوی!

تنهاییتان را در آغوش بکشید نیاز به توجه دارد!