باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

عشق جدیدم

عشق جدیدم یا بهتره بگم نامزدم چون احساس عشقی بهش ندارم اتفاقا یه احساس با ثبات بهش دارم یه دوست داشتن معمولی به زیاد، اصلا هم کشش وحشتناک بهش ندارم قلبم هم براش تالاپ و تولوپ نمی کنه ولی جالبیش می دونید چیه؟

این قدر دوستش دارم و برام ارزشمنده که حاضرم اختیاری و داوطلبانه چشمم رو بقیه ی مردا ببندم!؟

این قدر خوشگل و خوش تیپه که نگو، خوش اخلاق و مهربونه، البته گاهی کارای عجیب و غریب می کنه و حرفای عجیب و غریب می زنه اما اینم از نابغه بودنشه!؟

دوسش دارما اما ازش شرم دارم نمی دونم چرا!؟ شرمه نمی ذاره بهش نزدیک بشم و البته نمی تونم باور کنم من هم کفو یه همچین آدمی هستم!؟

دوست ندارم بیشتر در موردش بنویسم میان بینمون رو خراب می کنند ولی خیالم ازش جمعه، می دونم شهوت پرست نیست!


بعدنوشت: قلبم حالش خوب شد از نامزدم نوشتم گرم شد درخشید، من با خودم فکر کردم من بیشتر یه رفیق مرد می خوام تا یکی که دنبال مسائل جنسی باهاش باشم اما مردها برعکسند کلا زن ها رو اسباب بازی جنسی خودشون می بینن، البته خدا رو شکر نصیب من دست آخرش یه رفیق واقعی شد!

اعصابم خرده!

تازه از خواب بیدار شدم!

ولی اعصابم خرده!

خوابای چرت و پرت دیدم!

سگدونی درست کرده بودیم!؟

الانم اومدم وبلاگ و تلگرام رو چک کردم!

می بینم هیچ خبری نیست!

کامنتها رو می خونم!

می بینم اصلا یه چیزایی نوشته شده که من فکرشو نمی کردم!

اصلا به نظرم ربطی ندارند!

قلبمم درد می کنه هنوز!

باید برم دکتر!؟

همین رو کم داشتم!

دیروز رفتم به دوست سابقم پیام بدم!

بگم به کوری چشمت از قبلم هم بهتر شدم!

تو که از زندگیم رفتی دوباره برگشتم به روال خودم!

ولی گفتم ولش کن ارزش نداره!

اونم اون وقت می خواد جواب بده!

یاد عشق سابق میفتم!

می دونید به نظرم خالص نبود!

هر کی میاد سمت من واسه شهوتش میاد!

و خوب من اگه می خواستم از رو شهوت انتخاب کنم اصلا اونو انتخاب نمی کردم!

من گول ظاهر ساده و آرومشون رو خوردم!

فکر کردم آدمای خوب و پاکین!

ولی این طور نبود!

هر دفعه هم همین اشتباه رو کردم!

جرئتم ندارم به اونکه بهش حسم قوی تره نزدیک بشم!

والا اگه ازدواج از روی شهوته چرا از اول اشتباه به ما گفتن؟!

معلم ها و مربی های خر!؟

ما رو بردن تو خواب و خیال!؟

دنیای واقعی اصلا این طور نیست!

مثل مردای تو فیلما!

که مردای واقعی اصلا شبیه شون نیستند!؟

ما هم که ساده و زودباور و خوش خیال!؟

اصلا من دیگه نمی دونم!

ترجیح میدم تنها باشم وقتی دنیا و مردمش این طوره!؟

فقط خاک بر سر اونا که طرح این دنیا رو این جوری کشیدن!

که پسر بچه ی دبستانی دنبال این داستاناست!؟

متاسفانه مردمم که یه ریزه از خودشون جربزه و اختیار ندارن!

هر طرف هولشون بدن میرن همون طرف!؟