باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

دوستان برونگرا

نمی دونم چرا بعد از حرف زدن با بعضی ها انرژیم افت می کنه اکثرا هم دوستان برونگرا این طوره اکثرا هم اونا بیشتر حرف می زنند!

یه جا خوندم به خودتون احترام بزارید و با آدم هایی که انرژیتون رو می گیرن مراوده تون رو قطع کنید!

اتفاقا دیروز یه خانمه اومد خصوصی تلگرام شروع کرد به نالیدن که حالم بده و فلان منم بهش گفتم برید پیش مشاور من مشاور نیستم این قدر بد برخورد کرد!؟

اینا خودشون طاقت شنیدن یه حرف خلاف میلشون ندارن بعد من بشینم حرفاشون رو گوش کنم؟! منم بلاکش کردم!

واقعا حالم خیلی بده شاید بخوابم خوب بشم امروز از صبح خوب بودم و بدن درد هم نداشتم الکی الکی این طور شدم!؟

ما رو به معاشرت نیومده باید همش تنها باشم!؟

دیگر مطمئن هستم

دیگر مطمئن هستم که این رفتار خودم با دیگران و حس خودم هست که باعث رفتار آن ها با من می شود! به قولی دیگر ارتعاش من!

امروز آرایشگاه بودم دو تا خانم آرایشگر بسیار پر شور بودند و سعی می کردند مدام حرف بزنند ولی من مثل همیشه ساکت بودم آخر که داشتم می رفتم آن ها هم ساکت شده بودند و انگار ناراحت بودند.

من نمی دانم کم حرفی من و سکوت من در ذهن دیگران چه تعبیر می شود ولی فکر کنم خیلی ها خوششان نمی آید و حس بد می کنند و بعد با من بد می شوند.

من یک حالت دیرجوشی هم دارم در واقع احساس غریبگی با بقیه می کنم و طول می کشد یخم آب شود و خودمانی شوم ضمن اینکه زیاد حرف زدن را نیز شایسته نمی دانم البته با کسی که حس صمیمیت و دوست داشتن داشته باشم و فکر کنم حرفی برای گفتن داریم خیلی حرف می زنم.

درونگرایی من زیاد است و این دوره و زمانه دور دور برونگراهاست ضمن اینکه تعدادشان هم زیادتر است و خوب حس بد می کنند.

یک چیز بامزه هم بگویم حتی حیوانات هم می فهمند من از سر و صدا خوشم نمی آید پرنده های خانگی یا سگ های برادرم وقتی با من هستند ساکت تر از همیشه هستند البته آن ها از دست من ناراحت نمی شوند بازی هم با من می کنند.