باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

دلم گرفته امروز!

امروز از صبح که بیدار شدم دلم یک طوری هست فکر کنم گرفته!

گردنم هم گرفته امروز باید گردن گرفته سر کنم!

البته فقط سمت راستش گرفته!

از صبح زود بیدار شدم، خوابم نمی برد!

دلم می خواست همین طور می خوابیدم!؟

تعطیلات نوروز هم گذشت و من همه شو خونه بودم!

پرنده ها شادن، دارن آواز می خونن!

ای کاش منم پرنده بودم!؟


بعدنوشت: رفتم کتاب هورنای رو خوندم و با دوستم در موردش چت کردم حالم بهتر شد!

دلم می خواهد بنویسم!

دلم می خواهد بنویسم!

برای این صبح آفتابی!

برای پرندگان که می خوانند!

برای چای نبات خوش عطر و خوشمزه!

برای نان و پنیر!

برای تلگرام!

برای شما!؟

ای کسانی که وبلاگم را می خوانید!

ممنونم که چراغ اینجا را روشن نگه می دارید!

ای کسانی که من را قابل می دانید که به تو صیه هایم گوش کنید!

ممنونم که این قدر خوب و خوش قلب و منطقی هستید!

ایام به کام!

روزگار خوش!

خندان تا ابد الاباد!


* مهرم در دلم قلمبه شده بود!؟ خخخخ

سلام سلام

سلام صبح بخیر

دیشب بالاخره خوب خوابیدم اولش خوابم نمی برد اما بالاخره یه خواب عمیق کردم!

دیشب خواب گیل پیشی و داداشش و مامانش رو دیدم، گیل پیشی سن راهنمایی بود و داداشش بچه بود، بغلش کرده بود بهش می گفتم این جوری بغلش نکن اون جوری بغلش کن، دور داداشش کلی نبات پوشونده بودند، مامانش هم چادری و عینکی بود!

دیشب کلی تلاش کردم و خودم رو کنترل کردم به کسی حرف بدی نزنم و خوشبختانه هم اتفاق افتاد و تونستم جلوی خودم رو بگیرم، خیلی بده بخوای هی توهین کنی و نتونی جلوی خودتو بگیری!

بیشتر از اون بده که با زبان زخم بزنی، این زخما کارما داره، بعد بیچاره میشی! البته بعضی ها این قدر از حد گذروندن که فقط باید با خشونت باهاشون رفتار کرد اما من نمی تونم چون که من ذاتا آدم خشن و بزن درو نیستم! 

امروز روز نویی است!

امروز روز نویی هست!

پرنده ها در این هوای آلوده عاشقانه و بی خبر می خوانند!

دیشب از نصفه های شب بیدار شدم!

دو شب است خواب ندارم!

خوابم نمیبرد توی تخت غلت می زدم و فکر می کردم!

نزدیک صبح فکر می کنم خوابم برد!

باید همت کنم و شب ها که خوابم نمیبرد نماز بخوانم!

چند روز است ذکر نگفته ام!

سرم از دیروز یک جوری شده است!

من هی خودم را خوب می کنم هی یه اتفاق دیگه برام میفته حالم بد میشه!

واقعا چرا؟!

کجای کارم ایراد دارد؟!

صبح شنبه بخیر

سلام صبح شنبه تون بخیر

به نظر میاد امروز روز خوبیه!

آفتاب داره می تابه!

پرنده ها دارن می خونن!

ولی فکر کنم هوا کثیفه!

باید تو خونه بمونیم!

انرژی خیلی خوبی دارم!

برای شما هم یه روز پر انرژی آرزو می کنم!

شاداب و شادمان باشید!


بعدنوشت: می خواستم برم بیرون یک دفعه انرژیم افت کرد سرم یه جوری شد!