باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

سنجش اعمال نه ظاهر

بزرگان همیشه گفته اند که دین داری یا اخلاق مداری انسان ها را از روی عملشان بسنجید نه ظاهرشان!

یعنی شاید یک نفر ظاهری داشته باشد که شبیه یک مسلک خاص است اما در حال تظاهر به آن مسلک است.

در بزنگاه هایی آدم ها خودشان را نشان می دهند مثلا در شرایطی که راستگویی به ضررشان است در این شرایط اگر کسی راست بگوید می توان گفت به اخلاق وفادار است یا در شرایطی که خشمگین می شود می تواند خشم خودش را کنترل کند و از روی خشم واکنش نشان ندهد.

البته بیشتر مردم این را می دانند اما هیچ کس به روی آن آدم نمی آورد که تو اخلاق مدار نبودی یا هر چیز دیگر و من نمی دانم چطور می شود به فرد مربوطه گفت اما توهین آمیز نباشد!؟

البته همیشه این گونه نیست که هرکس با گروهی بگردد یا خود را شبیه مرام و مسلکی در بیاورد الزاما تظاهر می کند یا به آن مسلک معتقد است مثلا شاید دارد خودش را شبیه آن گروه در آورده است تا تحقیق کند!

قضاوت از روی ظاهر افراد

بعضی ها فکر می کنند آدمی که خوشگل و خوشتیپ است آدم خوبیست یا اگر کسی به ظاهرش نمی رسد آدم بدیست.

اگر کسی چادر به سر دارد متدین است و آدم خوبیست و کسی که حجاب ندارد بی خداست و آدم بدیست.

اگر کسی تسبیح به دست می گیرد و ذکر می گوید متدین و آدم خوبیست یا اگر کسی زنجیر به گردن می اندازد مو بلند می کند یا ابرو بر می دارد بی خداست و آدم بدیست.

از ظاهر مردم نمی شود قضاوت کرد که باطنشان چیست چه بسیار به ظاهر دین دارهایی که در لباس دین و با استفاده از آن درون زشت خود را پنهان می کنند و مردم را فریب می دهند و چه بسیار کسانی با ظاهر هیپی که دلی طلایی دارند.

سعدی حکایتی در این مورد دارد که متاسفانه فراموشش کردم اما معنیش همین است و من با اینکه این را می دانستم باز هم گول افراد سودجو را خوردم تا اینکه سنم بالاتر رفت بیشتر مردم را شناختم هنوز هم ادعا ندارم که باطن آدم ها را می بینم اما به سعدی بارها رحمت فرستاده ام که این را به من یاد داد اگر نمی دانستم نمی دانم چه برسرم می آمد؟!

اگر معیار قضاوتتان در مورد آدم ها ظاهر و لباس و ماشین و خانه است باید بدانید که در حق خودتان خیلی ظلم می کنید و از آدم ها بسیار خواهید خورد تا روزی که دیگر به ظاهر آدم ها تکیه نکنید.


نمایش دین

چرا مسلمانان این قدر علاقمند هستند که دین خود را به نمایش بگذارند؟ در صورتی که به بنیادی ترین اصول دین عمل نمی کنند؟

برای مثال قطر در مراسم افتتاحیه جام جهانی قرآن پخش می کند اما در زمان ساخت همان استادیوم کارگران مرده اند ! آدم یاد بردگان کشته شده در ساخت اهرام مصر می افتد!؟

خیلی زشت است یکی بیاید ظاهر را این طور بیاراید اما در باطن هیچ نداشته باشد! با این کارها آبروی قرآن برده می شود. شاید هم فکر می کنید با این کارها گناهانتان را می توانید بپوشانید!

چند روز پیش روی وبلاگی مطلبی خواندم از قول یک عالم مسلمان که با خواندن نماز قضای مرده ها امرار معاش می کرده است و من کامنت نوشتم که نماز خواندن جای دیگری مثل این است که یک نفر را بفرستی سر کلاس و امتحان جای خودت تا مدرک بگیری! بعد یادم افتاد در ایران خیلی ها این گونه مدرک می گیرند یا با تقلب های دیگر، پروژه و پایان نامه یشان را می دهند دیگران برایشان انجام دهند گویا تقلب در جامعه ی بسیار باب بوده و هست!؟

چطور در جامعه ای که این قدر به مقدسات اهمیت داده می شود این چیز ها دیده می شود؟! چرا این قدر برای دیگران آن هم فقط در حد حفظ ظاهر زندگی می کنیم؟!

آری ما مردم خاورمیانه که بیشترمان خود را مسلمان می دانیم تو خالی هستیم! از مذهب فقط دکورش را فهمیده ایم از تمدن غربی فقط دکورش را می بینیم تازه ادعاهای بزرگی داریم که آن هم به دلیل تو خالی بودنمان است.