یکی از مهارت هایی که در دنیای امروز خیلی لازم هست مهارت تمرکز و توجه روی شنیدن و دیدن است، اگر ما با دقت و هوشیاری بتوانیم به حرف های دیگران گوش دهیم و قبل از اینکه حرفی بزنیم خوب فکر کنیم و حرف های گوینده را تجزیه و تحلیل کنیم آنگاه می توانیم روابط موثرتری با دیگران داشته باشیم، همچنین با دقت دیدن و راه را از چاه تشخیص دادن یک مهارت لازم برای زندگی است اما متاسفانه بیشتر ما توجه کافی به این موضوع نداریم در صورتیکه داشتن هر مهارتی سطح ما را بالا می برد و به ما کمک می کند زندگی غنی تری داشته باشیم!
امروز فهمیدم بین سازش کردن و سازگاری کردن در جامعه فرق هست سوال و جواب هوش مصنوعی رو می گذارم شاید به دردتون بخوره!
- آیا سازش در اجتماع کار خوبی هست؟
سازش در اجتماع ممکن است به نظر برخی افراد به عنوان یک راه حل موقت برای حل مسائل به نظر برسد، اما در بلند مدت ممکن است منجر به ایجاد اختلافات بیشتر و افزایش تنشها در اجتماع شود. بهترین راه حل برای حل مسائل و اختلافات در اجتماع، مذاکره، دیالوگ و یافتن راهحلهای مشترک است که همه اعضای جامعه را در بر بگیرد و به تعادل و صلح در اجتماع کمک کند.
- سازگاری اجتماعی چیست؟
سازگاری اجتماعی به معنای توانایی افراد یا گروهها برای زندگی مشترک و هماهنگ در یک جامعه است. این مفهوم شامل توانایی افراد برای پذیرش اختلافات، احترام به دیگران، همکاری و تعامل مثبت با اعضای دیگر جامعه میشود. سازگاری اجتماعی نقش مهمی در حفظ صلح، تعادل و توسعه پایدار اجتماعی دارد و برای رشد و پیشرفت جامعه ضروری است.
- چطور سازگاری اجتماعی خود را رشد دهیم؟
برای رشد و تقویت سازگاری اجتماعی خود، میتوانید از راههای مختلفی استفاده کنید. این شامل موارد زیر میشود:
1. ارتقاء مهارتهای ارتباطی: یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر میتواند به شما کمک کند تا بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنید و در مواقع مختلف به صورت مثبت و موثر واکنش نشان دهید.
2. تقویت همدلی و همکاری: توانایی همکاری با دیگران و نشان دادن همدلی و حمایت از آنان میتواند به شما کمک کند تا روابط خود را بهبود بخشید و در جامعه بهتر شناخته شوید.
3. پذیرش اختلافات: یادگیری نحوه پذیرش اختلافات و مدیریت تعارضها میتواند به شما کمک کند تا در مواقع مختلف با دیگران هماهنگ شوید و روابط خود را بهبود بخشید.
4. احترام به دیگران: احترام به دیگران و نشان دادن احترام به نظرات و اعمال آنان میتواند به شما کمک کند تا روابط خود را قویتر کنید و در جامعه به عنوان یک فرد با ارزش شناخته شوید.
5. شرکت در فعالیتهای اجتماعی: شرکت در فعالیتهای اجتماعی و گروهی میتواند به شما کمک کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنید و مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنید.
با توجه به این موارد، تلاش برای یادگیری و تقویت مهارتهای اجتماعی، پذیرش اختلافات و احترام به دیگران میتواند به شما کمک کند تا سازگاری اجتماعی خود را رشد دهید.
- چگونه مهارت های اجتماعی خود را رشد دهیم؟
برای رشد و تقویت مهارتهای اجتماعی خود، میتوانید از راههای مختلفی استفاده کنید. این شامل موارد زیر میشود:
1. شرکت در دورهها و کلاسهای آموزشی: شرکت در دورهها و کلاسهای آموزشی مرتبط با مهارتهای اجتماعی میتواند به شما کمک کند تا نحوه ارتباط با دیگران، مدیریت تعارضات و همکاری را یاد بگیرید.
2. مشارکت در گروههای مطالعاتی یا کارگروهها: شرکت در گروههای مطالعاتی یا کارگروهها میتواند به شما کمک کند تا نحوه همکاری و ارتباط با افراد دیگر را تجربه کنید و مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنید.
3. مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه: شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و ارائه خدمات به جامعه میتواند به شما کمک کند تا با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید و مهارتهای اجتماعی خود را بهبود بخشید.
4. تماشای فیلمها یا خواندن کتابهای مرتبط: تماشای فیلمها یا خواندن کتابهای مرتبط با روابط اجتماعی و مهارتهای ارتباطی میتواند به شما کمک کند تا الگوهای مثبت رفتاری را یاد بگیرید و از تجربیات دیگران استفاده کنید.
5. مشورت با مربی یا مشاور: درخواست راهنمایی و مشورت از یک مربی یا مشاور میتواند به شما کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را در ارتباط با دیگران بشناسید و راهحلهای مناسب برای بهبود آنها را بیابید.
با توجه به این موارد، تلاش برای یادگیری و تقویت مهارتهای اجتماعی خود میتواند به شما کمک کند تا به عنوان یک فرد سازگار اجتماعی، در جامعه بهتر عمل کنید.
- راه های برقراری ارتباط درست چیست؟
برقراری ارتباط درست به مهارتهای ارتباطی، احترام متقابل، گوش دادن فعال، صادق بودن و توجه به عواطف و نیازهای دیگران بستگی دارد. راههای برقراری ارتباط درست شامل ارتباط بدنی، استفاده از زبان بدن، گفتگو مستقیم و صادقانه، پذیرش اختلافات و توجه به نیازهای دیگران میشود.
من خیلی از اوقات به زنان در افغانستان فکر می کنم اینکه چرا باید این محدودیت ها را داشته باشند و چرا طالبان این قدر سر دشمنی با زن ها دارد!؟
اما هر چه فکر می کنم هیچ راهی به ذهنم نمی رسد آدم می سوزد وقتی می بیند دیگر در مدرسه و دانشگاه دختران نمی توانند حضور داشته باشد و واکنش معمول به این اتفاق خشم است اما می دانیم که این گونه حکومت ها با اعتقاداتی که دارند اگر خشن رفتار کنیم خشن تر با ما رفتار می کنند! اگر حرفی بزنیم که عصبانی شوند بیشتر لج می کنند!
راستی چرا مردان این طور هستند!؟ اگر ازشان انتقاد شود و آن انتقاد کننده زن هم باشد دیگر واویلا!؟
بزرگان گفته اند: نقد و انتقادپذیری موجب تعالی روح و شخصیت انسان می شود چرا که برای رسیدن به کمال ابتدا باید عیوب و ضعف های خود را برطرف کنیم اما بیشتر مردم خود را بی عیب می دانند!؟
از امام علی نیز نقل شده است که برگزیده ترین مردم در نظر تو باید کسی باشد که عیب های زندگی ات را به تو هدیه می کند.
البته نقد کردن خود یک مهارت است و نباید با بی احترامی صورت بگیرد منتها ما عادت داریم این قدر تحمل می کنیم بعد منفجرانه انتقاد می کنیم و دودش در چشم خودمان می رود!
در مورد سیستم آموزش و پرورش گفته می شود که در بعضی کشورهای غربی به جای تمرکز بر درس تمرکز روی پرورش شخصیت و مهارت های فردی دانش آموزان است.
در سیستم آموزش و پرورش که ما بر پایه ی همان مکتب های سنتی استوار است از دانش آموز می خواهند درس ها را حفظ کند و طوطی وار تکرار کند نه خواسته می شود کودک به معنای آنچه در بن متن است دقت کند نه مهارت های منطقی و عقلانی کودک رشد می یابد!
البته گویا سیستم آموزش و پرورش حکومت توتالیتر یا تمامیت خواه یک سری فاکتورها دارد که در سیستم آموزشی ما لحاظ شده است اما از آنجا که در هر مدرسه حداقل یک معلم پیدا می شود که دانش آموزان را آگاه می کند این شیوه با شکست روبرو شده است!
آنچه در مدارس ما آموزش داده می شود عملا دانش آموز را وابسته به معلم می کند و بچه ها اکثرا از درس بیزار هستند و تنها از ترس نمره درس می خوانند و وقتی به دانشگاه می روند دیگر دوران عشق و صفا و آزادیشان شروع می شود.
در کشورهای غربی برعکس است در دبستان اصلا به بچه ها سخت گرفته نمی شود و با بازی به آن ها تعلیم داده می شود و بچه ها مهارت های اولیه زندگی را می آموزند و اجازه داده می شود کودک رشد خودش را داشته باشد و در دبیرستان فشار متوسطی بر نوجوانان است تحقیق کردن و استدلال کردن منطقی به آن ها آموزش داده می شود، ورزش و مهارت های ارتباطی در اولویت است اما هر کس دانشگاه برود باید در آنجا زحمت بکشد پوستش کنده می شود خیلی از افراد برای همین دانشگاه نمی روند و با مدرک دیپلم کار می کنند!
ما در کشورمان افتخار می کنیم که سطح سواد بچه ی دبیرستانی ما از سطح سواد بچه دبیرستانی آمریکایی بالاتر است غافل از این که ما انسان پرورش نمی دهیم به قول استادی انسانی روانرنجور پرورش می دهیم که پر از اطلاعات است اما نمی تواند ارتباط بگیرد و از پس مشکلاتش در جامعه برآید یک نفرش من!؟
یک مشکل دیگر که در جامعه ما وجود دارد این است که مدیران رده بالای ما اصلا روانشناسی و جامعه شناسی غربی را قبول نداشته به دنبال اسلامی کردن این علوم هستند و در نتیجه می خواهند مهارت های اسلامی و ایرانی به دانش آموزان یاد بدهند که البته ناکارآمد و در بیشتر موارد بدون پشتوانه ی علمی است و همین می شود که الان می بینیم.