باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

قدرت و مسئولیت

وقتی انسانی برتری و قدرتی نسبت به انسان های دیگر دارد این نعمتی گرانبهاست که خداوند نزد او امانت گذاشته است و در برابر آن مسئول است، اگر در جهت خیر از آن استفاده نکند دیر یا زود این امانت از او گرفته می شود، اگر با آن قدرت و برتریش ظلم کند به لعنت دچار می شود!

خوب چرا آدم وقتی می تواند کار خوب کند و نامش به نیکی در یادها و تاریخ ثبت شود دست به کارهای بد بزند؟ و برای خودش  و دیگران سختی بیافریند؟ ما گاهی تصمیماتی عجولانه و نادرست از سر احساس خشم و عصبانیت می گیریم اما وقتی خشممان خوابید و عقلمان برگشت می توانیم تصمیمات خود را اصلاح کنیم و ادامه به طریقی که ما را در سراشیبی می اندازد ندهیم، اصرار و روی حرف خود ایستادن ناپختگیست، آدم خودش می داند دارد خطا می کند دشمنی می کند ظلم می کند هزار نفر هم می آیند و گوشزد می کنند که این رویه را ادامه ندهد اما از سر غرور سر حرف خود می ایستیم و هزاران مشکل می آفرینیم کسی که همیشه غرورش را تغذیه می کند دچار توهم خواهد شد و خودش را به هلاکت خواهد انداخت، حداقل به خودمان رحم کنیم و برگردیم دیگرانی که دوست و خیرخواه باشند می فهمند و تشویقمان می کنند آن هایی که سرزنش می کنند یا تمسخر می کنند دشمن هستند لازم است به حرف هایشان گوش ندهیم آخر در تاریخ می نویسند فلانی این کار را کرد نمی گویند فلان وزیر یا مشاورش باعث شد آن ها به موقع در می روند!

پس بیاییم از نو شروع کنیم، دوباره شروع کنیم هر روز که خورشید طلوع می کند یک فرصت دوباره است شما که بیشتر دانید و می فهمید این ها را خودتان می دانید آخر چرا به خود نمی آیید و باعث می شود که هر کس برسد یک حرفی در موردتان بزند و هر کسی قضاوتتان کند چرا خودتان را در جایگاه تهمت قرار می دهید؟! خودتان بدتان نمی آید از این همه حرف؟ چرا باید آدم کاری کند که دیگران بنشینند و پشت سرش حرف بزنند و بهش خیانت کنند؟!

تکبر

امروز فهمیدم مشکل جامعه ما کبر و غرور مردم این جامعه است، من این سیلی محکم واقعیت رو امروز تو صورت خودم و همه می زنم و الان بهتون بر می خوره اما بعد خدا رو شکر می کنید، خدا رو باید شکر کنید هر کس خوارمون می کنه، هر کس لهمون می کنه، هر کس بادمون رو می خوابونونه!

والا منو الان چند سال پیش یه نفر باد کرده هنوز درگیرشم، نمی دونم چی کار کنم از دست این باد خلاص بشم، با اینکه خیلی من مواظبم چون می دونم یه عده تو جامعه ی ما این کار رو می کنن اما پدرسوخته ها یه جوری این کار رو می کنن که خودت نمی فهمی! بعد یهو به خودت میای می بینی ای دل غافل چقدر کبر و غرور منو گرفته، حالا بیا و درستش کنه!

اگه خودت کبر و غرورت رو نخوابونی یا به قول مسیحی ها خودت خودت رو فروتن نکنی دنیا آنچنان بلایی سرت میاره که نفهمی از کجا خوردی!؟ تازه بعدش هم آدم باز مغروری می کنه و می خوادغرور جریحه دار شده شو رو احیا کنه!

حالا یکی بیاد منو نجات بده، دستشو می بوسم، بیا این غرور رو از من بگیر، من رو خفیف و خوار کن، واقعا نمی دونم چی کار کنم!؟ با اینکه می دونم هر آنچه دارم در دست من امانت خداونده و اگر بخواد به آنی می تونه ازم بگیره اما بازم سرم باد داره!؟ کمکم کنید!؟

آرزوها و حسرت ها

ما گاهی نعمت های دیگری را می بینیم یا برتری های یک نفر را نسبت به خود می بینیم و گاهی یک نفر نعمت ها و یا برتری های خود را به نمایش می گذارد و به ما فخر می فروشد و ما هم دلمان می خواهد آن نعمت و برتری را می داشتیم و اگر قابل کسب باشد تمام تلاش خود را می کنیم که بدستش آوریم و اگر هم غیر قابل دستیابی باشد دچار دفاع های روانی می شویم تا حال خودمان را خوب کنیم یا ممکن است از راه های نادرست مثل حسادت بخواهیم به آنچه او دارد دست یابیم.

اما آنچه من یاد گرفتم و فهمیدم یک قانون در دنیاست اگر کسی مزیتی یا نعمتی یا برتری نسبت به دیگری دارد آن دیگری نیز مزیت و نعمت و برتری نسبت به این شخص دارد و این که ما نمی دانیم خداوند چه نعمتی و برتری از آن شخص گرفته و این نعمت و برتری را به او داده است.

البته که هر کس نعمت و برتری بیشتری بر دیگران داشته باشد مسئولیتش در قبال دیگران و خود و خداوند بیشتر است و این نعمت ها امانتی است از طرف خدا که به او داده شده است و نه می توان فخری فروخت و نه غره به آن ها شد که هر کس دچار این امراض روحی شود سقوط خواهد کرد.

لازم است هر کدام از ما قلبی به آنچه خداوند به ما عطا کرده است راضی باشیم و داشته های خود را ببینیم و شکرگزار آن ها بوده و چشم و حسرت به داشته های دیگران نداشته باشیم و دست از رقابت و رقابت جویی برداریم و زندگیمان را با حسرت خوردن تلخ و تلف نکنیم.

اگر کسی نعمتی را بخواهد باید تلاش کند و از خداوند بخواهد به او هم همانند دیگری این نعمت را بدهد خدا را چه دیدید شاید شما بعد از کشیدن سختی های راه کسب آن نعمت چیزی بیشتر نیز کسب کردید.

خداوند در سوره نسا آیه 32 (ترجمه الهی قمشه ای) می فرماید:

آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره‌مند شوند. و هر چه می‌خواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست.