باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

عید و حوصله سر رفتن

باز عید شد و ما تو خونه ایم و هیچ کار نداریم بکنیم، خیابون ها خلوته فقط پرنده ها در حال آواز خواندن هستند!

من دیشب نرم افزار ایران صدا رو رو گوشی نصب کردم باهاش برنامه های آرشیوی رادیو رو گوش میدم، تنها کار مفیدی که می تونم بکنم همینه!

امیدوارم به شما خوش بگذره و استفاده کنید ما که کسی رو نداریم باهاش بریم بگردیم!

روزنوشت همین جوری

دیشب خوابای چرت و پرت دیدم!

خوشبختانه یادم رفت!

داره جنگ میشه!؟

از صبح پای گوشی هستم!

یه مقدارم رفتم سر لپ تاپ یوتیوب دیدم!

واقعا هنوز ترجیحم اینه که به درونم بپردازم!

دیگه تنبلیم میاد روی مسائل بیرونی فکر کنم!

روی اینستاگرام چند تا کلیپ دیدم!

یکیش مال برنامه ی اسکار آقای مهران مدیری بود!

خیلی خنده داره!

ولی وقت و تمرکزم رو نمی تونم بذارم رو این برنامه ها!

بعد کلیپ آقای معین رو دیدم!

تو کنسرت از خانم هایده خوندن!

آقای انوشیروان روحانی و آقای همایون شجریان هم تو کانادا کنسرت دارند!

چند تا آهنگ رو بازخوانی کردند همچنین از خانم هایده!

نمی دونم این کارا نوعی جنگه یا هدف دیگه ای دارند!؟

آقای شروین حاجی پورم آهنگ جدید داره گرفتنش!؟

منم براش کامنت گذاشتم!

حالا نمی دونم قبل کامنت من گرفتنش یا بعدش؟!

یه پادکستم دیدم رو یوتیوب به نام امین فر!

یه آقای جوونی بود انرژی خوبی داشت!

با آقای رضا کیانیان بازیگر صحبت کرده بود!

جالب بود حرفاشون!

نمی دونم این آدم ها چه جوری این همه سال تو اوج می مونن؟!

کمتر خطا ازشون سر می زنه و ظاهرشون رو موجه حفظ می کنند؟!

من که نمی تونم!؟

گاهی روانم می زنه بیرون!؟

از همون بچگی این طور بودم!؟

اضطراب می گیرم دیگه نمی تونم تحمل کنم!؟

دیروز مشاور رسید به همین اضطراب که وقت تموم شد!؟

نمی دونم ادامه بدم یا ندم!؟

آخه قبل جلسه ش آروم بودم اما تو جلسه بهمم ریخت!؟

تو اتوبوس یه کم گریه کردم!؟

پارسالم دیگه پیش مشاور قبلی نرفتم واسه همین بود!؟

منو یاد یه چیزایی می ندازن که ملغمه از احساسات جورواجور رو میاره بالا!؟

البته میگن که این حالت خوبه یعنی کارش درسته!؟

ولی منو از خودم خشمگین می کنه!؟

تازه داشتم به صلح و آشتی میرسیدم!؟

اما یه سراب بود!؟!؟

خوابم می گیره!

بهتون گفته بودم چند روز هست گوشی هوشمند رو خاموش کردم و گذاشتم تو کشو! خیلی بهش معتاد شده بودم!

امروزم میشینم پای لپ تاپ که دنیای مجازی رو چک کنم خوابم می گیره!

قبل ظهری رفتم خرید نان و میوه و سر راه از یک عطاری که دکتر نبضی داره وقت گرفتم برم ببینم چی میگه!

اصلا نمی دونم با وقت اضافه ام چه کار کنم؟! حوصله ی کتاب خوندن هم ندارم! تمرینات معنوی هم انجام میدم اما تمام وقت که نمیشه!

نمی دونم بزنم به خیابون الکی برم این ور اون ور! آخه من عادت به خیابون گردی ندارم! تازه تو خیابون مگه چه خبره؟!

شما بگین چی کار کنم دوستان! حوصله ی باشگاه و ورزشم ندارم!

گوشی!

چند ساعت بود گوشی کناری بود و حس بهتری داشتم الان اومدم تلگرام رو چک کردم بعدم اینجا رو نگاه کردم دوباره یه حالی شدم!؟

فکر می کنم باید از گوشی فاصله بگیرم، این چند سال اخیر همه ش سرم توش بوده نسبت بهش حساسیت پیدا کردم!؟

میرم دیگه، کمتر میام!؟

همراه اول و کارت بانک ملت

قبض گوشی همراه اولم اومده ۳۱۰۰ تومان!
بعد هی پیامک میده پرداخت کن!؟
کارت ملتم هم زیر ده تومن نمیکشه!؟
ماه پبشم نه و خورده ای بود وایسادم میان دوره رفت بالای ده تومن پرداخت کردم!؟

هر کس هر کار دوست داره می کنه اینه مملکت!

از یه چیز کوچیک تا کارای بزرگ همه ش همین طوره!؟

نمی دونم تو وبلاگا بود یا تگرام، یک نفر نوشته بود توی پلیس به اضافه ی ده همین جوری کارش گیر کرده بوده؟!
تا اینکه یه آقای مسن که کارتش این محدودیت رو نداشته براش کارت کشیده!؟

حالا همراه اول می خواد واسه ۳۱۰۰ خط من رو قطعم بکنه؟!