باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

مجادله و جنگ

بحث کردن، مجادله کردن، جنگیدن با بیشتر آدم ها فایده ای ندارد این درس را وقتی نوجوان بودم گرفتم.

کسی که بخواهد قانع شود با یک جمله قانع می شود و کسی که نمی خواهد از راهی می کوشد تا حرف خودش را ثابت کند.

بیشتر این آدم های گروه دوم بی منطق تر، بی شخصیت تر، بی نزاکت تر و بی حیاتر از این هستند که بخواهی با آن ها وارد  بحث یا جنگ شوی آن ها کاری می کنند که وادار به رفتارهایی شبیه خودشان بشوی پس باید خیلی هوشیار بود تا در دام این آدم ها نیفتاد.

متاسفانه گاهی این آدم ها جایگاه و قدرت دارند مثلا معلم یا استادت هستند یا والدین و خویشاوندان بزرگ تر از تو یا  رئیس تو یا سیاستمدار مملکت هستند و اگر در بازی آن ها وارد شوی آن ها از قدرت خود استفاده می کنند و تو را هر چه بیشتر تحت فشار قرار می دهند.

من که تنها یک چاره داشتم سکوت یا این که حرفم را بزنم و بروم شاید اثر کرد شاید نکرد، اگر اثر کرد که خدا را شکر اگر اثر نکرد هم خود آن فرد ضرر می بیند و من به راه خودم می روم و همیشه هم مجبور نیستم او را تحمل کنم از راهی می روم که با او برخوردی نداشته باشم.

شاید راه من مقداری شبیه به فرار باشد خوب البته از این آدم ها هم باید فرار کرد مصداق ضرب المثل آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه است.

شاید بگویید من ترسو یا محتاط یا محافظه کار هستم اما من توان روحی و روانی و جسمی خودم را می دانم پرهیز کردن از مواجه با جدال برای من بهتر است اعصاب و آرامشم را حفظ می کنم شاید ضرر کنم اما خدا بزرگ است و از جای دیگر جبران می کند من ایمان دارم.

متاسفانه فرهنگ ما بر پایه ی زورگویی بالا دستی بر پایین دستی است و سال ها و شاید نسل ها طول بکشد تا فهم و درک جامعه بالا رود و فرهنگ ارتقا یابد. در این راه هر کس هم نوبه ی خود می تواند تلاش کند.

بچه های دهه شصتی به یاد دارند وقتی ما بچه بودیم چقدر اوضاع بد بود اما الان چقدر اوضاع فرق کرده است و مطمئنا هم در آینده بیشتر فرق خواهد کرد. فقط متاسفانه این عمر ماست که رفت و اقبال ما بوده است که در چنین زمانه ای به دنیا آمدیم!

خبرها و نقدها

آمریکا و اسرائیل می خواهند رزمایشی برگزار کنند خبری که دیروز منتشر شده است در این رزمایش هدف نیروهای شیعه در سراسر منطقه هستند.

من پیامی که از این خبر می گیرم این هست که آمریکا می خواهد هر چه زودتر حکومت جمهوری اسلامی ساقط شود و اگر انقلاب نکنیم خودشان دست به حمله می زنند!

از طرفی دیگر متفکرین جامعه نقدی به معترضان دارند که چرا به جای اینکه به جان تیم ملی فوتبال افتاده اید و توقع حمایت از بازیکنان دارید که در قدرت سیاسی نقشی ندارند به مجلس و مجلسیان معترض نیستید چرا درخواست منحل شدن مجلس را ندارید؟! 

واقعیتش این است که سلبریتی دانش کافی برای چنین شرایط پیچیده ای را ندارد چه توقعی از سلبریتی ها داریم و بی خودی آن ها را گرفتار می کنیم بله در جای خودشان بسیار مهم هستند اما عقلای مملکت را ول کرده ایم و می خواهیم سلبریتی ها اظهار نظر کنند؟!

متاسفانه اگر به تعداد فالوور های اینستاگرام متفکرین و سلبریتی هایمان نگاه کنیم می بینیم که دنبال کنندگان سلبریتی ها چندین برابر متفکرین و روشنفکران ما هست!؟

از این چه نتیجه ای می گیریم؟ این بدان معنی نیست که جامعه ی ما از سطح عقلانی پایین تر از متوسط برخوردار است؟!

امروز ویدئویی دیدم خانمی می گفت هر اسلحه ای مثل چاقو آشپزخانه یا هر چه دم دست دارید بر دارید و به خیابان بیایید! آخر آدمی که تا به حال دست به چاقو نبوده است و بلد نیست و تمرین چاقوکشی نداشته است چاقو بردارد ببرد توی خیابان تا یگان ویژه ی آموزش دیده دستگیرش کنند بعد حکم محارب و اعدام برایش ببرند؟! این حرف ها را نزنید این کارها را نکنید!؟

خشونت به وجود آمده مسئولیتش با جمهوری اسلامی است که بلد نیست خشم مردم را کنترل کند و چرخه ی خشونت را بیشتر و بیشتر قدرتمند می کند و هنوز هم به سرکوب ادامه می دهد و خوب معلوم است آدم های عادی برای دفاع از خود چنین تصمیماتی می گیرند؟! انگار  یک فرد عاقل در دولت و حکومت پیدا نمی شود که جلوی وخیم تر شدن اوضاع را بگیرد؟! نیست؟! 

زنان

امروز داستان بهرام گور را می خواندم او به خواستگاری دختران تمام پادشاهان زمان خودش رفته است و آن پادشاهان هم دخترانشان را به همسری او در آورده اند.

حتی دختر پادشاه هم باشی مجبورت می کنند تن به ازدواج با کسی بدهی که دوستش نداری، کسی که چند همسر دارد، کسی که زنان را کالا می بیند.

متاسفانه گویا این یک اپیدمی بین مردان است که زنان را کالا می بینند پادشاه و وزیر و رعیت و مهندس و دکتر هم ندارد.

زنان به دنبال یار می گردند و مردان فقط به فکر ارضا شهوات خود به وسیله ی زنان هستند! چه درد بزرگی!

نسل من فکر کردند اگر ازدواج سنتی نکنند و خودشان همسر برای خود بیابند خوشبخت می شوند اما نشدند!

گویا از هر هزار مرد یک مرد است که می تواند یار باشد بقیه ادایش را شاید دربیاورند اما همه چیز در مدار خودشان می چرخد!

امروزه که نگاه ابزاری و تجارت به وسیله ی زنان صورت می گیرد حتی زنانی حاضر می شوند به عنوان جاسوس در زندگی فردی وارد شوند. چقدر زشت!

آزادی

آزادی را چه معنا می کنید؟!

فکر می کنید جامعه ی واقعا آزاد داریم؟!

آزادی برای بعضی احترام به عقایدشان است

برای بعضی احترام به سبک زندگیشان است

برای بعضی داشتن انتخاب در پوشش است

برای بعضی داشتن زندگی با امکانات است

برای بعضی احترام به انتخاب هایشان است

برای بعضی عدم کنترل شدن است

برای بعضی احترام به ابراز افکار و عقایدشان است

برای بعضی حق انتخاب محل زندگی است

برای بعضی حق انتخاب رشته تحصیلی و شغل است

ما جوامعی را آزاد می نامیم

اما آیا مردم واقعا در این جوامع آزادند؟!

بعضی اربابان هستند که به بردگان خود امکانات زندگی می دهند از هر لحاظ غذا، مسکن، همسر و هر نیاز دیگرشان تامینشان می کنند اما از برده هم انتظار دارند تمام توان خود را بگذارد برای کار

اما بعضی اربابان هستند که نیازهای برده های خود را تامین نمی کنند و کار هم از برده می کشند حتی او را شلاق هم می زنند.

در هر دو حالت برده، برده است و این ارباب است که برای او تصمیم می گیرد کجا برود، چه بپوشد، با که زندگی کند و ...

بشر تلاش کرده است برده داری را بربیندازد اما امروزه نوع جدیدی از برده داری به وجود آمده است!

بشر ذاتا آزاد است اما این آزادی محدود است شرایط و عوامل زیادی آزادی انسان را محدود می کند!

اگر فکر می کنید بشر غارنشین آزاد بوده است ببینید که او مجبور بوده است با حیوانات دیگر بجنگد، مجبور بوده است شکار کند تا تامین غذا و پوشاک کند و این شکار محدود به محدوده ی زندگی او بوده است، این بشر به انواع بیماری ها دچار میشده است و راه درمان نداشته است مجبور بوده است تحملش کند، این بشر با خشکسالی مواجه میشده است و مجبور بوده است تحملش کند.

ادیان آمدند و بشر را محدودیت هایی دیگر برایش تعیین کردند تا در کنار هم بهتر زندگی کنند و گذشت و گذشت قوانین مدنی آمدند تا جوامع بتوانند کنار هم زندگی داشته باشند.

هیچ کس آزاد نیست اگر کسی به او ضربه ای زد او هم به او ضربه بزند هر چند در غریزه ی انسان هست اما جامعه این اجازه را به فرد نمی دهد!

شاید فیلم باشگاه مشت زنی را دیده باشید در مورد یک شخص است که از محدودیت هایی که در ایالت متحده ی آمریکا وجود دارد به تنگ آمده است و دچار بیماری روانی شده است و شروع به کارهایی می کند و گروه تشکیل می دهد تا آزادی از دست رفته اش را بدست بیاورد.

تا به حال فکر کرده اید چرا در جامعه ی آزاد آمریکا این قدر اختلالات روانی و افسردگی زیاد است؟ چرا مردمشان احساس خوشبختی ندارند؟ چرا این هم اضافه وزن زیاد و بیماری های مرتبط با آن را دارند؟

از طرفی آزادی یک مفهوم معنوی است آزاد شدن از خود، انسان فقط وقتی آزاد است که از خودش آزاد بشود.

مشکل کجاست؟!

عده ای در حال انقلاب هستند!

کردستان عملا جنگ است!

خبرهایی منتشر شده است که آقای رئیسی قرار است عزل شود!

و آقایانی هم چون قالیباف و ضرغامی خود را برای کاندیدایی ریاست جمهوری آماده می کنند!

عده درخواست رفراندوم دارند!

عده ای از آشتی ملی حرف می زنند!

خانواده های کشته شدگان چند سال اخیر به دنبال دادخواهی هستند!

هر روز یک جایی اعتصاب است!؟

و ما مانده ایم که چه قرار است شود؟!

اگر صبر کنیم معلوم می شود؟!

اما اگر صبر کنیم آدم های بیشتری کشته می شوند؟!

انگار هیچکس دلش نمی سوزد!؟

این سناریو را چه کسی نوشته است؟!

چگونه می توانید روی خون برای خودتان صندلی و میز درست کنید؟!

عده ای کشته شده اند!؟

عده ای زخمی شده اند!؟

بین کشته ها و زخمی ها بچه به تعداد زیاد است!؟

خیلی ها بازداشت شدند و برایشان پرونده تشکیل داده شده است!؟

خیلی ها از کار بی کار شده اند؟!

شما سرمایه های ملی را به باد می دهید!؟

مردم را مقابل مردم قرار می دهید؟!

البته آن ها که بازیچه شدند مقداری تقصیر خودشان است!

آن هایی که آگاهانه دست به عمل زده اند هم معلوم نیست چه هدفی در سر داشته اند!؟

اگر انقلاب خوب بود قطعا من هم به صف انقلابیون می پیوستم!؟

اگر کسی رادیکال نبود به گروهش می پیوستم؟!

دلم می سوزد برای آن برادر شهید کردی که فیلمش پخش شده و می گوید ما آزادی می خواهیم ما متعصب نیستیم!

برادر تو در دیار آدم هایی هستی که هنوز پاک و شفافند!؟

نمی دانی در تهران چه خبر است!؟ 

نمی دانی در دیگر شهرهای بزرگ مردم چگونه با هم رفتار می کنند!؟

نمی دانی چطور برای هم می زنند! همدیگر را می درند! در چاه می اندازند! از پشت خنجر می زنند! در رویت مهربانند پشت سرت خرابت می کنند! به برادر و خواهر و همسر خود خیانت می کنند!؟

از این آدم ها چه انتظاری داری آن ها برای مقداری سود بیشتر حاضرند هر کاری بکنند!

برای تو حاضر نیستند دست به خطر بزنند!؟ مگر اینکه خودشان در خطر باشند!؟ یا سودی برایشان حاصل شود!؟ 

چه شد که مردم ایران قبل از انقلاب 57 به مردم ایران الان تبدیل شدند؟! و هنوز هم می خواهند به کژرفتاری های خود ادامه دهند؟!

از مصدومیت بازیکن تیم ملی فوتبال خوشحال می شوند می گویند تاوان یک خم شدن و چاپلوسی، شکستن بینی است!؟

قاضی ها حکم اعدام می دهند برای کسی که آتش روشن کرده و رهبر اعتراض خیابانی بوده است؟!

به دختران تجاوز می کنند و می گویند در قرآن نوشته و آدرس اشتباهی می دهند!؟

هر کس خودش قانون است!؟

هر کس خودش قاضیست!؟

به کجا می رویم؟!

مشکل کجاست؟!