تا جایی که عقل من قد میده، وقتی از زائران امامان استفاده ی تبلیغاتی در جهت این نظام میشود، لازم است مردم از شرکت در این مراسم خودداری کنند!
امام حسین حج رو نصفه ول کرد رفت کوفه ، بعد مردم دنبال جمع کردن ثواب در تعزیه ها هستند، اگر اصولا ثوابی داشته باشه!؟
ما در عصر عقلانیت زندگی می کنیم دیگر دوره ی تقلید به سر آمده است هر چند هنوز آدم هایی هستند که از روی تنبلی تقلید می کنند اما این آدم ها به موفقیت چشمگیری نمی رسند!
دیگر دوره ی اینکه فلان کس فلان توصیه را در فلان مورد کرده است و ما باید طبق آن عمل کنیم گذشته است در این عصر همه چیز و همه کس به باد انتقاد گرفته می شوند و با تردید به هر موضوعی نگریسته می شود!
قرن هاست در غرب آن هایی که اهل تحقیق هستند عیسی مسیح و اناجیل را نقد کرده اند خواه کلیسا بپسندد یا نپسندد، قبول کند یا قبول نکند، دوره ی پرستش آدم ها به سر آمده است دوره ی مقدس شمرده شدن و از هر لحاظ تایید کردن یک مورد به سر آمده است!
این را نوشتم که بگویم در این ایام محرم یادمان باشد امام حسین هم خطا کرده است هر گفته و رفتار ایشان را تایید نکنیم خودمان را برای امام حسین هلاک نکنیم چون اگر امام حسین واقعا از اولیای خدا باشد از رفتارهای ما شرمش می آید اصلا شک دارم چنین پیروانی را بخواهد او حاضر بود با تعداد قلیلی که باور و عقل درستی دارند به جنگ برود اما جاهلین را دور خودش جمع نکند!
از آدم هایی که الگویمان هستند چه می دانیم؟
من از پیامبر اسلام حضرت محمد تقریبا هیچ نمی دانم کتاب سنن النبی را خواندم اما از شخصیت ایشان چیز زیادی درش نبود!
یک مدت مناقب مرتضوی را هم می خواندم اما جذبش نشدم در مورد حضرت علی بود، نهج البلاغه هم مطلب خاصی که در کتاب های دیگر نباشد نیز ندارد تا جایی که من خواندم!
در مورد حضرت فاطمه که هیچی نیست یک سری چرت و پرت فقط هست ایشان حتی مصحفی داشته اند که گور و گم شده است شاید هم از عمد ...
امام حسن که هیچ، از امام حسین هم بیشتر داستان سفر به کوفه و شهادت در کربلاست!
حضرت عیسی هم انجیل ها چند داستان ازشان گفتند اما چیز بیشتری نیست!
حضرت موسی هم تا جایی که من می دانم چند داستان بیشتر نیست!
حضرت ابراهیم هم که دیگر هیچی نیست جز داستان هایی!
حضرت مریم هم که گوشه نشین بوده است هیچی ازشان نمانده است!
یک سری نقل قول به این افراد نسبت داده شده است خوب است اما کافی نیست!
در کل نمی دانم وقتی هیچ چیز نمی دانم یا کم می دانم چگونه باید ازشان پیروی کنم یا رگ گردنم برایشان باد کند!؟
اگر بخواهیم به قرآن عمل کنیم نمی شود چون که خیلی چیزها تغییر کرده است باید دستورات قرآن را طبقه بندی کنیم کدام امروزیست کدام مربوط به گذشته است و البته می شود از روش قانون گذاری قرآن الگوبرداری کرد یعنی منطق و فلسفه اش را درآورد البته کوشش هایی شده است اما آنچنان موفق نبودند تا جایی که من مطالعه کردم!
خلاصه که یک انسان هایی الگویند اما به ما نمی گویند دقیقا چه کار کرده اند که الگویند؟! شاید بگویند سختی کشیده اند کارهای بزرگ کردند اما خیلی آدم های دیگر هم بوده اند که کارهای بزرگ کرده اند اما این گونه الگو نشدند و هنوز دعوای تاریخی سرشان نیست! یک چیز دیگری در میان است که من نمی دانم چیست!؟