باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

بی میلی به کتاب

نمی دانم چرا از آن روز که اینجا در مورد خواندن کتاب های مقدس و شعر نوشتم به خواندنشان بی میل شدم!؟

واقعا یعنی کسانی در اینجا بودند که میل نداشتند من این کتاب ها را بخوانم و من انرژی آن ها را گرفته ام!؟

با خودم گفتم چند روز استراحت کنم و بگذارم فکرم آزاد باشد هر چند آن قدرها هم به این کتاب ها فکر نمی کردم!؟

شب ها

شب ها هنوز نخوابیده بیدار می شوم!

سه یا چهار ساعت بیشتر خواب ندارم!

بعضی شب ها بلند می شوم و کاری می کنم

اما بعضی شب ها مثل دیشب توی تخت می مانم

هی خوابم می برد و هی بیدار می شوم

آخرش هم که از جا بلند می شوم سرم درد می گیرد و اخلاقم سگی می شود مثل امروز!

شما بگویید من شب های بلند را چه کار کنم؟!

این همه ساعت ...

خستگی هنوز در تنم مانده

قرص خواب هم دیگر جواب نمی دهد

روزها را هم نمی دانم چه کار کنم!

بی میل و بی حوصله ام به همه چیز

زندگی ام تا این اندازه هیچ وقت بی معنا نشده بود؟!