باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

نابود شدم

نابود شدم!

عشق تو مرا نابود کرد!

دیگر توان ندارم!

دیگر انگیزه ی هیچ کاری را ندارم!

در درونم باتلاقی به وجود آمده است!

من خودم، خودم را با دستان خودم و با زبان خودم نابود کردم!

حال دیگر گریه و شیون چه فایده ای دارد؟!

در یک لحظه خر شدم و خریت کردم!

فکر کردم هر کاری بکنم دیگر اشکال ندارد!

من همه چیز را بهم ریختم!

من مغرور شدم!

من مغرور شدم و به خودم عجب کردم!

پشیمانم اما پشیمانی چه فایده ای دارد؟!

آب رفته به جوی باز نمی گردد!!!

بله باز نمی گردد!!!

از خودم حالم بهم می خورد!