باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

همه چی کشکه!

چند روزه دارم فکر می کنم دیگه تا آخر عمرم رای ندم هر رژیمی روی کار باشه برام فرق نمی کنه به این نتیجه رسیدم سیاست کشکه!؟

عمری دنبال علم و دانش و اطلاعات بودم چقدر از تکنولوژی لذت می بردم اما حالا به این نتیجه رسیدم همه ش کشکه!؟

چقدر دنبال عشق دویدم چقدر خودم رو بابتش اذیت کردم اما همه ش کشکه!؟

چقدر خانواده برام مهم بود چقدر دوستی رو اجر می نهادم اما بعد فهمیدم فقط خودمو دارم و این ارزش ها همه ش کشکه!؟

من دیگه نمی تونم اون آدم قبل بشم یعنی دیگه از آدمیت دراومدم واقعا دیگه هر چی که برای بقیه جالبه برام بی معنیه!؟

حال عجیبی دارم واقعا به هیچ بودن دنیا رسیدم دلم میخواد گریه کنم جالبه که تولدم نزدیکه شاید واقعا متولد بشم، شاید یه آدم نو بشم، شاید دیگه این قدر حرف نزنم، زندگی رو بیخودی جدی گرفتم، زندگی هیچی نداره، فقط منم که اگه این من هم نباشه دیگه هیچی نیست الا هستی لایزال، من بیخودی سر بر داشتم که منم هستم منم اراده و اختیار دارم من هیچی نیستم همه ش هستیه، هستی!؟

فیض کاشانی

تازگی با اشعار فیض کاشانی آشنا شدم خیلی خوب شعر میگه ازش خوشم میاد.

امروز در مورد تحقیق کردم داماد ملاصدرا بوده و عالم و فقیه شیعه!

دو تا کتاب از کتابناک ازش دانلود کردم یکی دیوان اشعارش خیلی خوبه!

یکی هم کتاب علم الیقین که زبان نسبتا ساده ای داره و فهرستش و یه مقدار ازش رو خوندم خیلی جالب بود، یه نگاه فلسفی و عرفانی داره منتها با زبان ساده!

پیشنهاد می کنم دانلود کنید و بخونید تو بازار سخت پیدا میشند!

واقعا چقدر کتاب خوب هست باید خوند چقدر دایره ی علم و دانش و فرهنگ این سرزمین زیاد هست!

ز گهواره تا گور دانش بجوی

در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است که ز گهواره تا گور دانش بجوی یعنی ایشان توصیه کردند به علم آموزی در تمام عمر!؟

کس یا کسانی که جلوی آموزش کودکان و دختران را می گیرند یا اختلال در این کار انجام می دهند بر خلاف گفته ی پیامبر عمل می کنند و کسی که بر خلاف گفته ی پیامبر عمل کند و این را می داند  و عمد در این کار دارد از دین خارج شده است!


اطلبوا العلم من المهد إلى اللحد

نهج الفصاحه صفحه 218 حدیث 327

ز گهواره تا گور دانش بجوی

بی سوادی

حس بدی پیدا می کنم وقتی که می بینم با این که این همه سال درس خواندم و کتاب های گوناگون خواندم هنوز متون و کتاب هایی هستند که از فهم آن ها عاجز هستم!؟ مجبورم چند بار یک قسمت را بخوانم شاید متوجه شوم!؟

امروز با دوست آذری ام حرف می زدم از تجربه اش از فارسی حرف زدن گفت و من گفتم زبان دومی بلد نیستم که بفهممش!؟ مایوس کننده است بعد از این همه سال حداقل از انگلیسی و عربی نمی توانم به عنوان زبانی که به آن مسلطم نام ببرم!؟

حس بی سوادی دارم و این اعصابم را خورد می کند اما کلنجار رفتن با متن برای فهمش نیز اعصابم را خورد می کند اصلا دلم می خواهد ول کنم و دیگر دنبال علم و دانش نروم!؟ علمی هم ندارم البته!؟

دوست داشتم بنویسم

دوست داشتم بنویسم  و آنچه می دانم را انتقال دهم

اما می خواهم بگویم از من انتظار زیادی نداشته باشید

من تمام عمرم را پای چیزی گذاشتم که امروزه هوادار کمی دارد

کاری که بلدم این است که تجربیاتم و دانسته هایم را در این موضوع انتقال بدهم.

اگر به خواهم در کاری وارد شوم که دانشی در آن ندارم هم به خودم خیانت کردم هم به دیگران!

اگر لاف بزنم که چنین و چنان می کنم بعد از عهده اش بر نیایم دیگر کسی حتی به آنچه می توانم انجام دهم هم اعتماد نمی کند!

آری من اعتماد به نفس کافی ندارم

من می نویسم در مورد موضوعاتی که به آن ها مسلط هستم برای همان اندک انسان هایی که علاقمندند و بقیه مختارند آن طور که می خواهند زندگی کنند.

لطفا مرا نیز اجازه دهید به اختیار خودم زندگی کنم

ممنونم