باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

تحریک پذیری و عصبانیت

مدتی است که دچار عصبانیت هستم و زود اعصابم تحریک می شود و مثل قبل که خشمم را درونم می ریختم نیستم بلکه زود واکنش نشان می دهم.

از صبح داشتم مقاله در این باره می خواندم اما بعد از تمام شدن مقاله رفتم به آشپزخانه و با مادرم بحثم شد یعنی واقعا چند دقیقه بیشتر طول نکشید از آرامشی که از خواندن مقالات پیدا کردم تا اینکه مادرم یک حرفی بهم زد و من عصبانی شدم الان هم یک مگس آمده است و موی دماغم شده است!

وقتی می آیی کنش اجتماعی انجام دهی ناکام می شوی وقتی ناکامی، عصبانی می شوی بعد مجبور می شوی همه چیز را بپذیری و بنشینی یک کنار بعد می گویند چرا ساکتی؟! چرا آدم های خوب کاری برای دنیا نمی کنند و ساکت هستند!؟ خوب چه کار می شود کرد!؟ شما بگویید!؟ تا دنیا بوده همین بوده است، ظلم، به خصوص به زن ها!؟

یک نقل قول دیگر هم در اینترنت هست که می گوید ادب و صداقت چیزهای گرانقیمتی هستند از هر کسی نمی شود انتظار داشت دارای آن باشد.

علل عصبانیتhttps://www.chetor.com/89979-%D8%B9%D8%B5%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA/

عصبانیت در زنانhttps://www.chetor.com/27637-%d8%b9%d9%84%d8%aa-%d8%b9%d8%b5%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%aa-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86/

مدیریت احساسhttps://www.chetor.com/65696-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%aa/

تحریک پذیریhttps://doctoreto.com/blog/%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1/

روشنفکران

مدتی است روشنفکران سکوت را کنار گذاشته اند و شروع به اظهار نظر کردند البته این خیلی خوب است که نظرات مختلف را بیان می کنند و از میان این دیدگاه ها در آخر شاید مباحثی وارد جامعه شود.

اما مثل همیشه روشنفکران نظراتشان را صریح بیان نمی کنند نمی دانم محافظه کار هستند یا در ذهنیت خاصی دارند اما خوب اگر این گونه پیش برود به گرد پای جوانان در خیابان نمی رسند!؟

جوانان عجله دارند سریع تر انقلاب کنند شاید روشنفکران خبر از اینستاگرام ندارند که چقدر پست و استوری ها با موضوع اعتراضات و اعتصابات زیاد است!؟

من هم آن اوایل که با روشنفکران آشنایی پیدا کرده بودم از ادبیات آن ها استفاده می کردم اما بعد به این نتیجه رسیدم فایده ندارد ادبیا خودم را در پیش گرفتم که آن هم تند است دارم سعی می کنم ادبیاتی بیایم که کسی خشونت کلامی یا بی احترامی برداشت نکند چون قصدش را ندارم اما در عین حال واضح و صریح باشد.

البته این را بگویم که چند تا از نوشته هایم را در شرایط عصبانی  بودن نوشته ام و دقیقا قصدم توهین بوده است این روزها اخبار واقعا آدم را دیوانه می کند اما به جز آن چند نوشته، نوشته های دیگرم قصد پرخاش نداشتم.

این را هم بگویم آدم با تجربه هر اتفاقی بیفتد زود واکنش نشان نمی دهد سکوت می کند و صبر می کند ببیند چه اتفاقاتی می افتد بعد موضع می گیرد و اظهار نظر می کند و روند عقلانی پیش رفتن کندتر از روندهای دیگر است. این ها را می دانیم با این وجود خواهشمندیم که آنچه در ذهن دارند را شفاف تر بیان کنند.

مدیریت هیجانات و احساسات

در مرام قدما یک اصل وجود دارد آن هم اینکه با یک تشویق یا تحسین پر از شادی و غرور نشوی و با یک انتقاد یا توهین پر از ناراحتی و خشم و یا ناامیدی نشوی!

البته این را می توان به تمام هیجانات و احساسات و عواطف تعمیم داد.

راه حل این نیست که احساسات و هیجاناتت را سرکوب کنی یا نادیده یشان بگیری بلکه باید این قدر به افکارت هوشیار باشی که وقتی از بیرون کسی با تو طوری حرف می زند که احساساتت تحریک می شود در افکاری که بالا می آیند مداخله کنی و فرمان قطع فکر به آن ها بدهی و نگذاری افکار و احساساتت مثل یک دریای خروشان تو را این سو و آن سو ببرند.

البته که خیلی سخت است اما قابل انجام است اگر کمی بین کنش دیگری و واکنش خود مکث و تامل کنیم و آرامش خود را در اعماق قلب خود حفظ کنیم.

وسوسه ی زیاد حرف زدن و سریع جواب دادن یا جواب دندان شکن دادن همیشه با آدمی هست اما ما گولش را نمی خوریم چون که به خودمان احترام می گذاریم.

البته اگر واکنشی متعادل داشته باشیم از همه بهتر است اما این واکنش نباید مدت زمان زیادی در روح و ذهن و جسم ما باقی بماند باید سعی کنیم هر چه سریع تر از غلیان احساسات خارج شویم.

خاموشی و سکوت هم شیوه ای از واکنش است اما این را باید بدانید اگر در عمق وجودمان هم این سکون است این کار را انجام دهیم وگرنه در طول زمان دچار بیماری های روانی یا روان تنی خواهیم شد.