باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت

خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت
مرا برای جهنم، تو را برای بهشت

من و تو هر دو به یک صورت آفریده شدیم
یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت

گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور
که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت

اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما
کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟!

اگر بناست بمانیم زیر این آوار
بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت

فاضل نظری

این روزها، خشونت

متاسفانه چیزی که این روزها شاهدش هستیم بالا گرفتن خشونت از طرف حکومت و معترضان است!

هر دو طرف می خواهند جمعیتی که خاکستری نام گرفته اند یعنی قشری که تا الان خود را وارد معرکه نکرده اند به آن ها بپیوندند اما با روشی که پیش گرفته اند بیشتر طرفدارهای خود را از دست می دهند.

متاسفانه خبرهای زیادی از فوت شدگان که به شیوه ی ناراحت کننده ای هم کشته شده اند در شبکه های اجتماعی منتشر می شود.

کار به جایی رسیده است که دو طرف می خواهند انتقام کشته شدگانشان را از هم بگیرند و به هیچ چیز جز انتقام فکر نمی کنند.

معترضین با شعارهای زیبا به خیابان آمدند و از ما خواستند به آن ها بپیوندیم گفتند هیچ کار نکنید فقط در خیابان حضور داشته باشید اما این حضور مفهومش این است که ما با کارهای شما موافق هستیم.

عده ای معتقد هستند کسانی می توانند این حکومت جنایتکار را برچینند که از خود این حکومت بیشتر خشونت و جنایت کنند اما به نظر من نمی شود چنین حکمی داد لزوما این طور نیست.

متاسفانه معترضین از کس یا گروهی هدایت نمی شوند و بهشان جهت داده نمی شود در نتیجه اگر بینشان افراد نادرستی باشد دست به کارهای بدی خواهند زد که به اسم تمام معترضین نوشته می شود.

معترضین فراموش کردند که حکم دفاع مشروع دارند نه حکم حمله و خشونت یا انتقام. مگر نمی خواهید عدالت را پیاده کنید چطور آدم ها را بدون دادگاه مجازات می کنید؟!

حرف زدن با حکومت هم که فایده ای ندارد هر چه بیشتر حرف می زنی اعمال آن ها بدتر می شود!؟

می دانم کسی برای حرف من تره هم خرد نمی کند اما من حرف خودم را می زنم شاید روی تعداد معدودی افراد اثر بگذارد!

توکل

این روزها حالمان خوب نیست و تنها راهی که داریم توکل است به خدای متعال.

توکل که هم خانواده اش کلمه وکیل است یک حالت است که در قلب به وجود می آید و قلبی درک می شود.

از پیامبر نقل قول شده است که پای شترت را ببیند و به خدا توکل کن 

حال می توان این گفته را این طور معنی کرد

کاری که از دستت بر می آید و عقل حکم می کند انجام بده و حوادث و اتفاقات و نگرانی را کنار بگذار و به این توکل کن خدایی هست که مراقب و مواظب من است و می داند چه بهتر است حتی اگر آنچه رخ می دهد در ظاهر ناگوار باشد خداوند به سمت خوبی مرا هدایت خواهد کرد.

هدایت کردن مثل جریان الکتریسیته در مدار یا هدایت آب در رودخانه یا فرمان وسائل نقلیه

توکل یعنی با اینکه من می ترسم اما از مشکلات فرار نمی کنم و با امید به هدایت خدا به درون آن ها می روم یا شیرجه می زنم و می دانم آنچه لازم است بدانم و بدان عمل کنم توسط خداوند به من با واسطه یا بی واسطه ابلاغ می شود.

توکل یعنی به جای اینکه بنشینم و با خود فکر حالا چه خواهد شد قلبم را قوی و قرص می کنم به امید اینکه آینده را خداوند می داند و هر چه رقم بزند به صلاح اکثر ماست.

توکل یعنی اگر گناهی کرده ام می دانم اگر پشیمان شوم و به سوی خداوند بازگردم او مرا قبول می کند و گناهانم را می بخشد و می پوشاند و جزای گناه جز برای بیداری من نیست تا رویه های اشتباه گذشته ام را اصلاح کنم.

امیدوارم توانسته باشم درکی که از توکل را در این کلمات برسانم.

ایضا می گویند آخرین حربه شیطان این است که امید به خداوند و امید به بخشش و رحمت او را از انسان می گیرد و او را ناامید از خداوند می کند.