باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

سه تا کاپوچینو!

امروز احساساتم درگیر بود!

به یه موضوعاتی فکر می کردم!

حالم طرف قبل از ظهر خوب نبود!

سه تا کاپوچینو خوردم!

حالا تشنه ام!

آبم می خورم بازم تشنه ام!

خوابم نمیاد!

سرم یه مختصر گیج میره!

**********

با یه دوست قدیمی مجازی کلی چت کردم!

کلی مکالمه کردیم!

بحث خوبی بود!

**********

امروز روز شلوغی داشتم

یه حسی دارم

نمی تونم وصفش کنم

گنگه

**********


بعد نوشت: خرما خوردم بهتر شدم، خوابم گرفته، شب بخیر

حال آدمیزاد

واقعا حال آدم هم چیز عجیبیست صبح عصبانی بودم بعد یه مقدار پرسه زدم در شبکه های اجتماعی و با هوش مصنوعی چت کردم بهتر شدم یه ساعت پیش دوش گرفتم و الان این قدر خوشحالم که نگو!

راست میگن ضرب المثل این نیز بگذرد برای حال و احساسات آدم هم هست البته خود نوشتن هم خیلی کمک می کنه ولی واقعا جهان ثباتی نداره حتی خودتم ثباتی نداری، باید پذیرفتش!

یاد غزل یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور حافظ افتادم بعد از این نوشته می ذارمش!

گریه کردن

به نظرتون گریه کردن خوبه یا بده؟

میگن گریه لازم هست و واکنش طبیعی بدن به حزن و ناراحتی هست اما پس چرا بعضی آدم ها اون رو نشانه ی نقطه ضعف یا لوس و ننر بودن می دونند؟!

من الان که تا قسمتی تخلیه شدم فهمیدم که اون نیرویی هایی که بیرون نمی ریزیشون و تخلیه شون نمی کنی اتفاقا بهت قدرت و انگیزه برای زندگی در دنیا و رقابت می دهند اگر درونت خالی باشه مثل یک آدم خنثی میشی نه چندان چیزی شادت می کنه نه چندان چیزی ناراحتت!

خوب این یه طوری نیست؟ دیگه انگار آدمیزاد نیستی ایگو نداری حس نداری و این ها هستند که آدم رو به حرکت در می آورند!؟

شاید بگید این چیزها که بهت انگیزه داده بودند منفی بودند اما نمی دونم چه جوری که چیزای خوب و مثبت بهم انگیزه نمی دهند حتما باید تو سختی و ناراحتی قرار بگیرم شاید بی خیال و تنبلم نمی دونم اما می دونم بیشتر آدم ها هم مثل من هستند حالا به خاطر فرهنگه یا تربیت یا ژنتیکمون، نمی دونم!

نظر شما چیه؟ شما هم بعد از اینکه گریه می کنید سردرد میشید و حتما باید بخوابید البته من خشمگینم میشم همینم وای به حال وقتی که خشم و گریه و ناراحتی با هم رخ بده کلا با احساسات مشکل دارم!؟

جوان هایی که حیف شدند!

متاسفانه در چند ماه اخیر اتفاقات بدی در مملکت افتاد و عده ای از جوانان آسیب های جبران ناپذیر خوردند! گاهی همین گونه می شود به خاطر یک اشتباه کوچک، تاوان سنگین می دهی!

نمی خواهم بگویم تقصیر کیست! خارجی ها یا داخلی ها! اما بارها گفته ام ما ایرانی ها چوب احساساتمان را می خوریم و آن هایی که در راس قدرت هستند این را خوب می دانند!؟

گاهی آدم باورش نمی شود یک نفر چقدر می تواند پلید باشد اما دنیا همین است و همه اش هم پلیدی نیست من عمیقا اعتقاد دارم بیشتر از دشمنی و خصومت بین قدرتمندان، چیزی که هست عدم اعتماد و ترس و حس انتقام هست! این وسط یک عده بازیچه می شوند!؟

دیگر دنیا مثل سابق نیست که جنگیدن یک ویژگی مثبت باشد در دنیای امروز باید از مغزت استفاده کنی اتفاقا به نظر من باید از جنگیدن با دیگران اجتناب کنی چون فقط خودت را از دست می دهی و از خودت دور شده ای و به خودت می آیی و می بینی غرق شده ای!؟

آیا من دیگر عاشق نیستم؟!

آیا من دیگر عاشق نیستم!؟

چگونه!؟

دیگر حس معمولی به عکس هایت دارم!؟

نمی دانم چرا چند روز پیش احساس می کردم با تو یکی شدم اما الان احساس می کنم دور شدی!؟

عشق هم چیز عجیبیست و من در عشق هم از همه عجیب تر!؟