باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

باید زیر قولم بزنم

به خودم قول داده بودم دیگه حتی اگر رژیم تغییر کرد هم  در انخابات شرکت نکنم اما شرایط جوری شده که دیگه باید قولم را بشکنم!

حکومت واقعا فضا رو باز کرده و کمر مردم هم زیر گرانی و تورم شکسته و اپوزیسیون هم کاری نمی کنند جز دعوا، در چنین شرایطی تنها راه چاره اینه که بریم رای بدیم اون هم به نامزدی که حداقل آدم خوبیه و خرابکاری در پرونده اش نیست حالا که یه عده از مردم آگاهن که با این فرمان نمی شود حکمرانی کرد و جبهه شون رو عوض کردند و انتخابات هم داره پاکیزه برگزار میشه جای امید هست که فکر سردمداران نظام باز بشه و یک تکونی به این مملکت بخوره!


بعدنوشت: داشتم توی اینترنت می چرخیدم که دیدم یکی نوشته آزموده را آزمودن خطاست یعنی اصلاح طلب و اصولگرا تا حالا امتحان شدن و دیگه نباید بهشون اعتماد کرد اما من همیشه فکر می کنم آدم ها تغییر می کنند و میشه فرصت دوباره بهشون داد شاید من ساده ام و خوش خیال اما هنوز 40 درصد این جامعه امید به این نظام دارند عدد کمی نیست حالا میگن اینا وابستگان به نظام هستند نمی دونم ولی فکر نمی کنم این همه وابسته به نظام داشته باشیم، این جوری چندقطبی بودن اصلا خوب نیست خوب وقتی که یک نفر از موضع خودش کمی پایین میاد یعنی به این نتیجه رسیده که لازمه حرف زده بشه چرا طرف های دیگر می خوان سر موضعشون بمونن و نگذارند یه همبستگی و گفتگو شکل بگیره؟! دیگه الان موقع لجبازی و پافشاری بر موضع نیست نمی خوایم که کشور و خودمون رو نابود کنیم که!؟


این ویدئو رو هم ببنید! این رو هم و این!


بعدنوشت بعدی: چند تا صحبت کارشناس ها رو دیدم که طولانی بود لینکشو نمی گذارم اما میگفتن روند رای دهی به انتخابات کاهشی تر هم خواهد تا مردم به مطالباتشون برسند انگار هنوز زوده بریم رای بدیم دیگه صبر می کنیم ببینیم چی میشه!؟

بازی قدرت و ثروت

یادم هست موقع انتخابات 88 با بابابزرگم بحثم شد من می گفتم چرا باید یک نفر کم سواد با یک نفر باسواد یک اندازه حق رای داشته باشند ( اون موقع ها فکر می کردم سواد، درک و شعور میاره ) ایشونم گفتن تو داری دموکراسی رو با این حرفت رد می کنی!

بعد خود پدربزرگم رفته بود همه ی کارگرها و کارمند های شرکت و کارخانه را جمع کرده بود راضی شون کرده بود به موسوی رای بدند منم بهش گفتم اینا به شما میگن باشه یه پولی ازت می گیرن اما میرن به احمدی نژاد رای می دند! همچین عصبانی شد! خخخخ ولی آخرش حرف من درست دراومد! من هنوز باورم اینه که اون سال مردم رای دادند! خوب تعداد اونایی که وعده وعیدهای احمدی نژاد رو باور کردند بیشتر بود قشرهای بالای جامعه طرفدار موسوی بودند! 

شایدم من ساده ام و بازی های سیاست برام غیر قابل باوره و به ذهنم نمیرسه!