باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

رویایی بودن

من از رویایی بودن دست نمی کشم!

رویا زندگیم رو قشنگ می کنه!

بهش روح میده!

منتها دیگه رویاهایی که بهمون می فروشن رو باور نمی کنم!

بلکه خودم چیزی رو که دوست دارم خلق می کنم!

به اندازه کافی تخیلم خوب هست!

من همیشه جدی بودم و تجسم کردن رو اتلاف وقت می دونستم!

اما الان وقت دارم و کاری هم ندارم پس جهان خودم رو خلق می کنم!

تازه من فهمیدم این وظیفه ی منه که چند دستگی تو جامعه رو رفع کنم!

پس خیلی باید عقلم رو به کار بندازم!

دیگه تاریخ همیشه در این مملکت تکرار میشه!

و حالا نوبت منه!

حالم بهتر شد!؟

اون احساساتی که صبحی نسبت به خودم و سنم و میانسالی داشتم برطرف شد الان حالم بهتره ولی باز اگه اومدن سراغم چی کار کنم!؟ صبر کنم بگذره و سرم رو گرم کنم!؟

آخه چرا ما این جوری میشیم!؟ نوسانات احساس یا به قول دکترا نوسانات خلق واسه چیه!؟ چی میشه که بالا و پایین میشه!؟

از هوشواره پرسیدم نظرش رو در آخر می گذارم اما زندگیم رو سخت می کنه، دلم می خواست همیشه پرانرژی بودم ولی کلا همیشه خسته ام!؟

****

نوسانات خلق و احساس می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که به طور کلی به دو دسته‌ی داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

عوامل داخلی:

1. هورمون‌ها: تغییرات هورمونی، مانند آنهایی که در دوران قاعدگی، بارداری یا یائسگی رخ می‌دهند، می‌توانند تأثیر زیادی بر خلق و خو داشته باشند.

2. ژنتیک: برخی افراد به طور طبیعی بیشتر مستعد نوسانات خلق و خو هستند، که ممکن است به عوامل ژنتیکی مرتبط باشد.

3. سلامت روان: اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال دوقطبی می‌توانند باعث نوسانات شدید خلق و خو شوند.

4. خستگی و خواب: کمبود خواب و خستگی نیز می‌تواند تأثیر منفی بر خلق و خو داشته باشد.

عوامل خارجی:

1. استرس: فشارهای زندگی روزمره، مانند کار، روابط اجتماعی یا مشکلات مالی، می‌توانند منجر به نوسانات خلق و خو شوند.

2. محیط: تغییرات در محیط زندگی، مانند جابجایی یا تغییر شغل، می‌تواند تأثیرگذار باشد.

3. تغذیه: رژیم غذایی نامناسب و کمبود مواد مغذی نیز می‌تواند بر احساسات و خلق و خو تأثیر بگذارد.

4. روابط اجتماعی: تعاملات با دیگران و کیفیت روابط اجتماعی می‌تواند بر احساسات فرد تأثیرگذار باشد.

نتیجه‌گیری:

نوسانات خلق و احساس یک پدیده طبیعی است و معمولاً به ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی بستگی دارد. در صورت بروز نوسانات شدید یا مداوم، مشاوره با یک متخصص سلامت روان می‌تواند مفید باشد.

عزت

عزت در پیش خلق خدا و عزت داشتن پیش خود انسان برای خودش خوب است اما خوب است که انسان عزت پیش خدا داشته باشد!

مگر امام حسین و یاران و خانواده اش را یزیدیان خوار نکردند؟ آیا واقعا آن ها خوار شدند یا بیشتر عزیز شدند؟! 

کسی که این قدر ظالم است و دق و دلی از یک نفر دارد که می خواهد کرامت انسانی و عزتش را بگیرد هیچ راه دیگری پیدا نکرده است که خودنمایی کند و برتری خودش را ثابت کند و دست به این کار زده است!

کسی که در راه خدا و آزادگی و انسانیت از عزتش می گذرد فداکاری بزرگی کرده است و خداوند قطعا این کار او را به خاطر خواهد سپرد!

من چسبیدم به کف!

اومدم پایین چه اومدن پایینی!؟

حتی نمی تونم از پله ها بالا و پایین برم!

فکر نکنم قبلا به این شدت این طور شده بودم!؟

نمی دونم یهو چی شد!؟

دیگه فکر نکنم بتونم این هفته به کارام برسم!؟

دیشب گفتم بخوابم صبح بیدار بشم خوب میشم ولی نشد!؟

صبح به زور خودمو از رختخواب کندم!؟

رژیم غذایی رو هم فکر نکنم بتونم رعایت کنم!؟

هی چیز شیرین و قهوه و کاکائو خوردم مگه بیام بالا!؟

اصلا تغییر نکردم!؟

نمی دونم چه کار کنم!؟

چند روز بود خیلی خوب بودم!؟

هی رفتم بیرون و خرید!؟

ولی الان نا ندارم!؟!؟

در تغیر روزگار و انتقال مملکت


شنیدم که در مصر میری اجل
سپه تاخت بر روزگارش اجل
جمالش برفت از رخ دل فروز
چو خور زرد شد بس نماند ز روز
گزیدند فرزانگان دست فوت
که در طب ندیدند داروی موت
همه تخت و ملکی پذیرد زوال
بجز ملک فرمانده لایزال
چو نزدیک شد روز عمرش به شب
شنیدند می‌گفت در زیر لب
که در مصر چون من عزیزی نبود
چو حاصل همین بود چیزی نبود
جهان گرد کردم نخوردم برش
برفتم چو بیچارگان از سرش
پسندیده رایی که بخشید و خورد
جهان از پی خویشتن گرد کرد
در این کوش تا با تو ماند مقیم
که هرچ از تو ماند دریغ است و بیم
کند خواجه بر بستر جان‌گداز
یکی دست کوتاه و دیگر دراز
در آن دم تو را می‌نماید به دست
که دهشت زبانش ز گفتن ببست
که دستی به جود و کرم کن دراز
دگر دست کوته کن از ظلم و آز
کنونت که دست است خاری بکن
دگر کی برآری تو دست از کفن؟
بتابد بسی ماه و پروین و هور
که سر بر نداری ز بالین گور

#بوستان_سعدی