باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

سوال داشتن

من از نوجوانی دنبال عرفان رفتم چون سوال داشتم مثلا همین که خدا میگه جهنم رو از خلایق پر می کنه!؟ خوب واقعا چرا خلق کنی که بعد بفرستی جهنم؟! یه موجود مرض دار این کار رو می کنه اما خدا که مثل ما نیست مرض داشته باشه یا عقده ای باشه! خدا عین محبته پس چرا این کار رو می کنه؟! اینا همه اسرار دنیاست که به ما نمیگن چون ما هنوز اون قدر بزرگ نشدیم و نباید جواب این سوالات رو به مردمی که نادان و غافل هستند بدیم چون نظم دنیا بهم می ریزه!؟ من این سوالام از هر چیزی برام مهم تره و برای رسیدن به جواب هر راهی رو میرم البته قبلا این طور بود الان خسته ام حوصله ی این سوالا رو هم ندارم! فکرم نکنید تو کتاب ها و اینترنت جستجو نکردم اما جواب ها همه توجیهات چرت و پرته برای آدمای کم عقل خوبه من با این چیزا قانع نمیشم!؟ من با جواب هایی که چند سال پیش بهش رسیدم و اینجا گفتم هم دیگه خودم قانع نمیشم!؟ دنبال جواب درست و درمونم!

باز دارم عصبی می شوم!

باز دارم عصبی می شوم! 

واکنش طبیعی آدم، در مقابل قتل و غارت همین است! 

اگر جلوی خودت را بگیری مریضت می کند!

اتفاقی که افتاده، این است 

بروز خشم را برای ما ممنوع کرده اند!؟

کاری کرده اند که فکر کنیم خشم بد است!

اما خودشان مستقیم و غیر مستقیم خشمشان را بروز می دهند!

تو باید بروی برای خودت بنویسی!

تو نباید دیگران را بیازاری!

اما آن ها این کار را می کنند!

پس چه کسی باید جواب آن ها را بدهد؟!

ما خشممان را فرو می خوریم و خودمان را مریض می کنیم!

و آن ها به ریشمان می خندند!

اما چاره ای نداریم، ما به مظلوم بودن عادت کردیم!

کار دیگری بلد نیستیم!

ولی روزی صبح دولت ما می دمد!

ما هم خدایی داریم!

شما خودتان را با دستان خودتان نابود می کنید!

ما هم خسته و دلشکسته می نشینیم!