باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

استعدادشناسی

می خواهید بدانید در چه کاری استعداد دارید، ببینید چه کاریست که موقع انجام آن ذوق می کنید و ساعت ها به آن مشغول می شوید و زمان از دستتان در می رود و از همه مهم تر از انجام دادنش لذت می برید!

شاید بگویید بازی های رایانه ای یا گوشی بازی اما این کارها چندان مفید نیستند، اگر می خواهید زندگی خود را بسازید یک کار مفید و یک سرگرمی مفید داشته باشید!

برای من نوشتن، چنین حسی می دهد یا نقاشی کردن یا شعر خواندن، یک زمانی برنامه نویسی و نجوم برایم چنین حس هایی داشت!

بله در طول زمان ممکن است علایقتان تغییر کند، انسان ابعاد گوناگون دارد و در هر سن و شرایطی بعضی ابعاد برجسته تر می شوند!

امیدوارم نوشته ام در راه خودشناسی و استعدادشناسی برایتان مفید باشد، توجه داشته باشید شاید کاری که درش استعداد دارید را هنوز امتحان نکرده باشید پس کارهای مختلف را امتحان کنید تا استعداد خود را بیابید!

جاذبه و دافعه در عشق

من هر گاه ازت دور می شوم احساس جاذبه و عشق می کنم اما چند روز نمی گذرد که این احساس جای خودش را به انزجار و دافعه می دهد!

 من عاشقت نیستم، این ها همه نشان می دهد من عاشقت نیستم!

تو آینه ی منی و فقط همین!


#تیکه_کتاب


این قانون سایه است. هنگامی که به کسی دافعه یا جاذبه شدیدی دارید، در حال فرافکنی هستید. یعنی شما یک محتوای درونی را که به حالت هشیاری و آگاهی نرسیده است، به شکلی غیرارادی به دیگری نسبت میدهید. این محتوا می‌تواند بخشی از نامطلوب‌ترین وجوه شما باشد که نمی‌خواهید بپذیرید و یا می‌تواند بخشی از فضایل شما باشد که به منصه ظهور نرسیده است.

وقتی از کسی ابراز تنفر می‌کنید یا به کسی اظهار عشق می‌کنید، حواستان به خودتان باشد. شما در حال فرافکنی هستید. آنچه در دیگری نفرت یا عشق شما را برانگیخته است، متعلق به خودتان است.


 #مایکل_دانیلز
#خودشناسی_با_روش_یونگ

خدای قدرت، خدای مهربان

ملتی که خود را باور داشته باشد، خدایی خاصِ خود دارد و در وجودِ این خدا آن شرایطی را ارج می‌نهد که با آن به مرتبه‌ای والا دست یافته است، یعنی فضیلت‌هایِ خویش را می‌ستاید و علاقه به خویشتن و احساسِ قدرتِ خود را در وجودی فرافکنی می‌کند که از او می‌تواند سپاسگزار باشد. ثروتمند در پیِ بخشش است و قومی مغرور به خدایی نیاز دارد تا برایش قربانی بدهد... دین در چنین شرایطی نوعی آیینِ سپاسگزاری است. فرد خویشتن را سپاس می‌گوید و برایِ این کار به خدایی نیاز دارد. چنین خدایی باید قادر باشد که سود یا زیانی برساند، دوست یا خصم باشد و در شرایطِ نیک یا بد پیوسته فرد را مسحورِ خود سازد. عقیم ساختن خلافِ طبیعتِ خدا و تبدیلِ آن به خدایِ نیکی‌ها، کاری بس ناپسند است. به خدایِ بد چون خدایِ نیک نیاز است، یعنی فرد وجودِ خویش را مرهونِ شکیبایی و انسان‌دوستیِ صرف نمی‌داند.. اگر خدا خشم، انتقام، حسد، تمسخر، نیرنگ و نیرو نداشته باشد، پس دیگر چه قدرتی دارد؟ آن خدایی که حتی شورِ پیروزی و نبرد را نشناسد، به چه دردی می‌خورد؟ چنین خدایی را نمی‌توان فهمید، یعنی اصلاً چه فایده‌ای دارد؟ - بی‌شک زمانی که ملتی نابود می‌شود، زمانی که ایمان به آینده و در نهایت امید به آزادی از بین می‌رود، آن زمان که تسلیم، نخستین شرطِ سودمندی، و فضیلت‌هایِ تسلیم‌شدگان شرطِ حفظِ خویشتن قلمداد می‌شود، باید خدایِ آن قوم نیز تغییر کند. این خدا حال بدل به موجودی زبان‌بسته، هراسان و فروتن می‌شود و انسان‌ها را به «آرامشِ روح»، دوری از کینه‌توزی، احترام، «عشق» به دوست و دشمن فرا می‌خواند. به همه‌ی امور پیوسته جنبه‌ی اخلاقی می‌دهد و به غارِ فضیلت‌هایِ خصوصی می‌خزد و خدایِ همگان می‌گردد، موجودی خصوصی و جهان‌وطن... پیش‌تر همین خدا نمادِ ملت، نمادِ قدرتِ هر ملتی، نمادِ جلوه‌هایِ تهاجمی بود و عطشِ نیل به قدرت را در روحِ ملت‌ها نشان می‌داد و حال او تنها خدایی مهربان است... در واقع هیچ راهِ دیگری برایِ خدایان نیست، یعنی یا آنان خواستارِ قدرت هستند و مدت‌هایِ مدید خدایانِ ملت‌ها خواهند ماند و یا خدایانی بی‌قدرت‌اند که در راهِ دستیابی به قدرت و به همین دلیل از سرِ ضرورت مهربان می‌شوند.

 #فردریش_نیچه
 #دجال
بند‌ 16


این مطالب نوشته شده از نیچه به من ثابت کردم اون قدرها هم عقلم زیاد نیست و نیچه چقدر فکر کرده به این مطالب رسیده البته نمی دونم قطعی درست میگه یا نه!؟

اما خوب من فکر می کنم وقت آدم اون قدرها نیست که بخواد دنبال فلسفیدن باشه، اگر بخوای خودت رو بشناسی و خودت رو بسازی دیگه وقت واسه گیر دادن به خدا و بشر نیست!؟

می دونید یه مستند تو ماهواره تبلیغ می کنه در مورد اعتراضات اخیر هست یه جاش میگه خدا کجا بود وقتی بچه ها رو بردند!؟ به نظرم اینایی که این طور فکر می کنند تصورشون از خدا یه چیز دیگست و در ضمن جسارت این رو دارن این طور پر رو پر رو به ساحت قدسی خدا سوال کنند، من از همین جا میگم که چنین جرئتی رو ندارم، اینکه چه اتفاقی برای من یا شما بیفته در دستان و اراده ی خداست حالا اینکه اراده کرده من اعتراض کنم پلیس دستگیرم کنه دیگه من نمی تونم بگم چرا!؟ این یعنی تسلیم که شرط اول ایمانه!؟

خلاصه که خیلی آدم ها هستند عقلشون زیاده و بهش مغرور میشند خوشبختانه من جزوشون نیستم، برای همین ادعای بحث باهاشون ندارم، حریفشون نمیشم!؟ حالا بهم بگین بی منطق، متعصب اشکال نداره، آخرش معلوم میشه راه کی درست بود!؟

شفای زخم عاطفی

امروز تصمیم گرفتم آدم هایی بهم بدی کردند رو ببخشم چند تا مقاله خوندم نوشته بود اول باید زخم های عاطفیت رو شفا بدی بعد می تونی ببخشی و تا جایی که من فهمیدم برای هر کس این شفا دادن فرق می کنه!

خلاصه که خودمو شفا دادم و سبک شدم و تونستم رها کنم چون که نوشته بود قبول کنید آدم ها اشتباه می کنند و خوب دیدیم که خودمون چه راحت اشتباه می کنیم شاید نیت بدی نداشتند اما شده دیگه یه آن به هر دلیلی کنترل از دستشون خارج شده!

لینک 1https://roozaneh.net/fun/profile-picture/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%D8%B4/

لینک 2https://www.sublimiran.com/what-is-forgiveness/

لینک 3https://www.beytoote.com/psychology/khanevde-m/emotional-wounds-healed.html?m=1

لینک 4https://www.arnusha.ir/%D8%B4%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D8%AE%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD%DB%8C-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D9%82/

وب سایت های روانشناسی

چقدر خوبه که این سال ها وب سایت های خوبی در زمینه ی روانشناسی و خودشناسی به وجود آمده است اگر بشینی و بخونی و عمل کنی کلی جلو میفتی!

اما متاسفانه حتی به آدم ها معرفی می کنی، نمی روند بخوانند، این حجم از بی اعتنایی به مطالعه و تحقیق چرا در بین مردم وجود دارد؟!

اکثرا حاضرند پولشان را بابت مشروب و سیگار و مواد مخدر بدهند اما دو خط مطالعه نکنند! این موضوع لازم است آسیب شناسی شود!

به نظر می رسد مردم اکثرا توسط ناخودآگاهشان کنترل می شوند و این خیلی خطرناک است!؟